درخواست لایسنس cxs.

[rouhallah]

سلام
خیلی سعی کردم این پست ادامه ندم اما دوستان کم لطف فکر میکنن لطف دارن

جهت اطلاع برخی که نصحیت میکنن اما در جایگاه من نبودن و یا جایگاه نظر دادن نیستن
نکته اول : خب ما افختار میکردیم که خیلی از همکاران از ما سرویس هاشون تهیه میکردند یا میکنن


من توضیح دادم چرا اون متن نوشتم مجدد مینویسم شاید نگاه دوباره بشود قبل از پست دادن ، یا نظر دادن بدون فکر کردن قبل از آن

نکته 2
قیمتی که ما میدهیم معمولا پایین ترین قیمت بازار بوده و هست که با سورس مطمئن باشد و ضمانت داشته باشد (نه افر باشد نه پز دادن باشد یا نه زیر قیمت باشد یا نه مفت باشد یا کار .... ها که بعد از فکر کردن ادیت یا پاکش کنید (ایمیلش امد)) ( ممنون بابت الفاظ بیسار مودبانه دوستان)
در این پست خیلی از همکاران از ما تهیه کرده بودند بدلیل قیمت همانطور که جناب ابوعلی فرمودند خب هم سودی انها خواهند کرد هم ما که با قیمت خوب دادیم

دلیل قیمت که دوستان نمی توانند بدهند ، چون نمیتوانند
اما دلیل ما ما تعداد لایسنس بسیار بالای است که داریم که هر لاییسنس 40 دلار میخریم
هر دلار 5 هزارتومان حساب کرده بودیم ، خب قیمت خوبی هم برای ما بود هم خریدار

چرا فکر میکنید مفت دادیم ؟ معرفت خوبه اگر دید + باشه یا کمی فکر پشتش باشه


دلیل : 1
موقع پست دادن با این قیمت ها همیشه کاربران میپرسند چرا قیمت شما متفاوت است
برای اثبات این مورد از اون جمله استفاده شد

و مججد میگم منظور من این بوده و هست
همکارانی که پست داده اند نیز از ما خرید کرده اند و این قیمت دارای مشکل فنی یا ... نیست که شما نیز میتوانید با اطمینان خرید کنید و من کاری به اینکه هر کس قیمتی به شما داده ندارم ... و ربطی به ما ندارد که قبلا نوشتم برای اطلاع رسانی به درخواست دهنده بوده که این قیمت واقعی است و به این معنا که همین دوستان نیز خرید کرده اند ،

حال دید منفی داشتید به اون شکل فکر کردید و پیام دادید !!!!!!!!!! انشااا که اینطور نباشه

قبلا هم اعلام شد اگر بخواهیم بصورت دقیق از شخص یا شرکتی اسم خواهیم بود و ترسی هم نخواهیم داشت که ان شخص کاربر ما میباشد و بلعکس خرسند و خوشحالیم و به ان شخص و شرکت افتخار خواهیم کرد که یکی از کاربران ما میباشد

(جهت افرای که فکر میکنند ما قصد خراب کردن داشتیم اما خود هدفی داشتند)

دوست عزیز اینکه شما لطف می کنید و غرور دارید و نمی خواهید قبول کنید رفتار شما حرفه ای نست ، به جایی خود
در خصوص ارائه لایسنس امار دادید که 40 دلار خریداری می کنید و 40 دلار را این قیمت می دهید
فکر کردم بیشترین افر را دارید یعنی هر لایسنس را 36 دلار می خرید دقیقا مثل ما

ما هم می تونیم مثل شما پیش خودمون 36 ضرب قیمت دالار کنیم و بعد هم اعلام کنیم خیلی از این همکاران که افر دادند از ما میخرند

این دیدگاه شما پیش حداقل 99% از همکاران اشتباه است و به همین خاطر پست گذاشتن که

بیخیال داداش .

از قدیم گفتن : وای به روزی که گدا معتبر شود... حکایت بعضی ازین ندید پدیداس .

همه تو انجمن می دونند که فقط یه بچه میاد قیمت را مثل شما می ده
میاد قیمت 40 دلار را به ریال اعلام می کنه و 100% بعد از چند ما دیگه پیداشون نمی شود

تو تامین سرور و لایسنس ما هم می تونیم اثبات کنیم (نه ادعا) که خیلی ها مشتری ما هستند ولی وقتی می بینم یکی از همکارن زودتر از ما افر داده اصلا به خودمون اجازه نمی دیم بیاییم مثل شما رفتار کنیم

این شعر هدیه ما به شما باشه

نکوهش مکن چرخ نیلوفری را

برون کن ز سر باد و خیره‌سری را


بری دان از افعال چرخ برین را

نشاید ز دانا نکوهش بری را


همی تا کند پیشه، عادت همی کن

جهان مر جفا را، تو مر صابری را


هم امروز از پشت بارت بیفگن

میفگن به فردا مر این داوری را


چو تو خود کنی اختر خویش را بد

مدار از فلک چشم نیک اختری را


به چهره شدن چون پری کی توانی؟

به افعال ماننده شو مر پری را


بدیدی به نوروز گشته به صحرا

به عیوق ماننده لالهٔ طری را


اگر لاله پر نور شد چون ستاره

چرا زو نپذرفت صورت گری را؟


تو با هوش و رای از نکو محضران چون

همی برنگیری نکو محضری را؟


نگه کن که ماند همی نرگس نو

ز بس سیم و زر تاج اسکندری را


درخت ترنج از بر و برگ رنگین

حکایت کند کلهٔ قیصری را


سپیدار مانده‌است بی‌هیچ چیزی

ازیرا که بگزید او کم بری را


اگر تو از آموختن‌سر بتابی

نجوید سر تو همی سروری را


بسوزند چوب درختان بی‌بر

سزا خود همین است مر بی‌بری را


درخت تو گر بار دانش بگیرد


به زیر آوری چرخ نیلوفری را



نگر نشمری، ای برادر، گزافه


به دانش دبیری و نه شاعری را


که این پیشه‌ها ییست نیکو نهاده

مر الفغدن نعمت ایدری را


دگرگونه راهی و علمی است دیگر

مرالفغدن راحت آن سری را


بلی این و آن هر دو نطق است لیکن

نماند همی سحر پیغمبری را


چو کبگ دری باز مرغ است لیکن

خطر نیست با باز کبگ دری را


پیمبر بدان داد مر علم حق را

که شایسته دیدش مر این مهتری را


به هارون ما داد موسی قرآن را

نبوده‌است دستی بران سامری را


تو را خط قید علوم است و، خاطر

چو زنجیر مر مرکب لشکری را


تو با قید بی اسپ پیش سواران

نباشی سزاوار جز چاکری را


ازین گشته‌ای، گر بدانی تو، بنده

شه شگنی و میر مازندری را


اگر شاعری را تو پیشه گرفتی

یکی نیز بگرفت خنیاگری را


تو برپائی آنجا که مطرب نشیند

سزد گر ببری زبان جری را


صفت چند گوئی به شمشاد و لاله

رخ چون مه و زلفک عنبری را؟


به علم و به گوهر کنی مدحت آن را

که مایه است مر جهل و بد گوهری را


به نظم اندر آری دروغی طمع را

دروغ است سرمایه مر کافری را


پسنده است با زهد عمار و بوذر

کند مدح محمود مر عنصری را؟


من آنم که در پای خوگان ^(خوکان) نریزم

مر این قیمتی در لفظ دری را


تو را ره نمایم که چنبر کرا کن

به سجده مر این قامت عرعری را


کسی را برد سجده دانا که یزدان

گزیده‌ستش از خلق مر رهبری را


کسی را که بسترد آثار عدلش

ز روی زمین صورت جائری را


امام زمانه که هرگز نرانده است

بر شیعتش سامری ساحری را


نه ریبی به جز حکمتش مردمی را

نه عیبی به جز همتش برتری را


چو با عدل در صدر خواهی نشسته

نشانده در انگشتری مشتری را


بشو زی امامی که خط پدرش است

به تعویذ خیرات مر خیبری را


ببین گرت باید که بینی به ظاهر

ازو صورت و سیرت حیدری را


نیارد نظر کرد زی نور علمش

که در دست چشم خرد ظاهری را


اگر ظاهری مردمی را بجستی

به طاعت، برون کردی از سر خری را


ولیکن بقر نیستی سوی دانا

اگر جویدی حکمت باقری را


مرا همچو خود خر همی چون شمارد؟

چه ماند همی غل مر انگشتری را؟


نبیند که پیشش همی نظم و نثرم

چو دیبا کند کاغذ دفتری را؟


بخوان هر دو دیوان من تا ببینی

یکی گشته با عنصری بحتری را