مثال عرض مي کنم بر فرض محال که يک کاربر بين هزاران کاربر حرف بدي بزنه گيرم اون حرف اصلا خوب نباشه و به مزاق هيچ کس در اون شرکت خوش نياد و با شنيدن اون حرف هر شنونده اي دچار شرم بشه
يک مدير خوب و يک شرکت خوب هيچوقت نمي ياد حيثيت و آبروي خودش رو به خاطر اون حرف به خطر بندازه و با متانت و آرام کردن اوضاع سعي مي کنه که دل صاحب دعوي رو به دست بياره تا هم اون فرد شاکي رو متقاعد کنه و به شرکت اش اميدوار کنه که بالطبع اون هم در آينده براشون تبليغ مي کنه و به صورت تصاعدي هزاران مشتري روانه مي کنه و هم اين که حيثيت و آبروي يک شرکت و از همه مهم تر اعتبارش اينطوري زير سوال نمي ره
حالا نه تنها حرف شرم آوري در ميان نبوده بلکه هم فقط يه صحبت خيلي معمولي که اقا من هاستي که از شما مي گيرم رو تست مي کنم و انشا الله که هاست داخل ايران هست و حرف شما براي بنده سند هست در همين حد
بنده که يک کاربر معمولي اينترنت هستم با اينکه تجربه اين کارها رو هم ندارم ولي خيلي خوب مي دونم که هميشه براي انجام هر کاري راه بهتري هم هست و هر کاري که ما انجام مي دهيم و نتيجه همه اعمالمون به خودمون بر مي گرده از قديم هم گفتند از ماست که بر ماست