-
کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
خدایا کفر نمی‌گویم ،
پریشانم ،
چه می‌خواهی تو از جانم ؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی .
خداوندا !
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی ؟!
خداوندا !
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه‌ای این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی ؟!
خداوندا !
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می‌شوی از قصه خلقت ، از این بودن ، از این بدعت .
خداوندا تو مسئولی .
خداوندا تو می‌دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است ،
چه رنجی می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است ...
پ.ن. : این شعر از اشعار کارو دردریان هست که به اشتباه به نام دکتر شریعتی در اینترنت پخش شده است .
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
شعر بسیار مزخرفی بود ، برای اینکه مشکلات انسان رو نشون بده خدا رو به نعوذبالله نفهمی و ندانستن و اشتباه کردن متهم کرده.
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
قضیه این شعر دوحالت داره :
1- یا اینکه مثل اون مزخرفی هست که یه عده گرفتند دهنشون و میگند که به جای اینکه به در مسجد بنشینم و به فکر کفش هایم باشم ، ترجیح میدم که در خیابان راه برم و ... ( از روش های مرموز شیطانی فراری دادن مردم از دین ! )
2- دوم اینکه احتمالا طرف ترمزش خیلی بریده قاطی کرده، که خدا شفاش بده !
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
اين دوستاني كه از اين شعر ايراد مي گيرند حتما مضمون شعر را درك نكردند .
شعر بسيار زيبايي بود .
اين شعر بيشتر حرفش در ارتباط با عدل الهي بود .
تا حالا از خودتان پرسيده ايد كه اگر شما جاي يك كودك فقير آفريقايي بوديد چه مي كرديد ؟
به اين فكر كرده ايد كه اگر روزي جاي يكي از كودكان خانواده هاي فقيري بوديد كه مجبور مي شديد شب تو آشغالا مي خوابيديد ؟
آيا باز هم كفر نمي گفتيد ؟
اين همان حرف هاي اين شعر است .
در دنيايي زندگي مي كنيم كه همه در حال آزمون دادن هستيم ولي متاسفانه سوال هايم متفاوت است و اين عدالت نيست .
موفق باشيد .
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
احمدی اینا رو ولش کن :d امضاتو برم :-p
باز چی شده ؟! :دی
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ifaco.net
قضیه این شعر دوحالت داره :
1- یا اینکه مثل اون مزخرفی هست که یه عده گرفتند دهنشون و میگند که به جای اینکه به در مسجد بنشینم و به فکر کفش هایم باشم ، ترجیح میدم که در خیابان راه برم و ... ( از روش های مرموز شیطانی فراری دادن مردم از دین ! )
2- دوم اینکه احتمالا طرف ترمزش خیلی بریده قاطی کرده، که خدا شفاش بده !
شما هم خوب اون نوشته رو درک نکردید !
منظورش این هست که ترجیح می دم به جای این حاجی بازاری ها که صبح تا شب تو مسجد ولو هستند و گرانی و بدبختی زیر سر ایناست تو خیابون باشم تا مسجد ! این حرفش یه جور کنایه هست .
شعر رو هم باید خوب درک کرد ، منظور کفر الهی نیست ، می تونیم خوبش رو در نظر بگیریم ، یعنی نزاریم کسی اینجور بمونه ، وضعیت خوب خودمون رو درک کنیم با اینکه شاید در نظرمون بد باشه .
فقر واقعا سخت هست ، چیزی که من تو یه ngo کار می کنم و می بینم واقعا غیر قابل تحمل هست !
پ.ن : بازار هاستینگ = بازار دروغ گویان بزرگ ( طلا باید گرفت )بلا نسبت دوستانی که دارند با صداقت کار می کنند
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
LoveLife
شما هم خوب اون نوشته رو درک نکردید !
منظورش این هست که ترجیح می دم به جای این حاجی بازاری ها که صبح تا شب تو مسجد ولو هستند و گرانی و بدبختی زیر سر ایناست تو خیابون باشم تا مسجد ! این حرفش یه جور کنایه هست .
شعر رو هم باید خوب درک کرد ، منظور کفر الهی نیست ، می تونیم خوبش رو در نظر بگیریم ، یعنی نزاریم کسی اینجور بمونه ، وضعیت خوب خودمون رو درک کنیم با اینکه شاید در نظرمون بد باشه .
فقر واقعا سخت هست ، چیزی که من تو یه ngo کار می کنم و می بینم واقعا غیر قابل تحمل هست !
پ.ن : بازار هاستینگ = بازار دروغ گویان بزرگ ( طلا باید گرفت )بلا نسبت دوستانی که دارند با صداقت کار می کنند
اینو هم در نظر داشته باشید که هر ناعدالتی و ظلم و خیانتی که توسط بعضی آدم نماها انجام میشه رو با توهین به ساحت خداوندی نمیشه بیان کرد ! و هر کاری راه خودشو داره ...
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
به این میگن کوته فکری. شعر به این جالبی کجاش کفره؟
اینجا خدا مجاز از انسان های پولداره. زیاد به ظاهر نگاه نکنید. به اعماق بنگرید. از اعماق نگری lovelife هم خوشم اومد
اینجا هرکی حرفی زد بش میگن ضد دین ضد انقلاب ضد خدا و اعدام باید گردد. کاری که با گالیله کردند داره به سره ما میاد فقط یکم ورژن بالاتر. چشم ها رو باید باز کرد!!
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
شعر اول تفسیرش لوث شد
حالا این را تفسیر کنید!؟
خيام اگر ز باده مستى خوش باش
با ماه رخى اگر نشستى خوش باش
چون عاقبت كار جهان نيستى است
انگار كه نيستى، چو هستى خوش باش
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
saeidj
به این میگن کوته فکری. شعر به این جالبی کجاش کفره؟
اینجا خدا مجاز از انسان های پولداره. زیاد به ظاهر نگاه نکنید. به اعماق بنگرید. از اعماق نگری lovelife هم خوشم اومد
اینجا هرکی حرفی زد بش میگن ضد دین ضد انقلاب ضد خدا و اعدام باید گردد. کاری که با گالیله کردند داره به سره ما میاد فقط یکم ورژن بالاتر. چشم ها رو باید باز کرد!!
نه دوست عزیز اینطور که شما میفرمایید نیست، و اینجا کلمه به معنای تام آن یعنی همان خداوند جهان هست، سیر خزنده الحاد از سالیان دور با این چنین ادبیات الحادی شرورع شده که هر جا به به بن بست منطق گیر می کنند ، حرف از مجاز میزنند ، در صورتی که در این شعر درست است که از بی عدالتی های انسان نماها شکایت شده ولی طرف صحبت توهین آمیز و کفرآمیز 100درصد خداوند است (یادتان باشد که این قضیه چیز جدیدی نیست و سالهای سال است بصورت شیطانی در ادبیات و فرهنگ در سراسر دنیا نفوذ کرده است ! ... )
و اما در مورد ضدانقلاب نامیدن و ... کار یک عده فرصت طلب و سیاس هست ، در حالی که بحث ما اینجا یک بحث اعتقادی هست که متاسفانه عده ای شاعرنما و هنرمند نما و ... با نام مجاز و ... ، افکار الحادی و التقاطی و شیطانی خودشان را به ادبیات و هنر و فرهنگ در همه جای دنیا تزریق می کنند.
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
IFACO.Net
نه دوست عزیز اینطور که شما میفرمایید نیست، و اینجا کلمه به معنای تام آن یعنی همان خداوند جهان هست، سیر خزنده الحاد از سالیان دور با این چنین ادبیات الحادی شرورع شده که هر جا به به بن بست منطق گیر می کنند ، حرف از مجاز میزنند ، در صورتی که در این شعر درست است که از بی عدالتی های انسان نماها شکایت شده ولی طرف صحبت توهین آمیز و کفرآمیز 100درصد خداوند است (یادتان باشد که این قضیه چیز جدیدی نیست و سالهای سال است بصورت شیطانی در ادبیات و فرهنگ در سراسر دنیا نفوذ کرده است ! ... )
و اما در مورد ضدانقلاب نامیدن و ... کار یک عده فرصت طلب و سیاس هست ، در حالی که بحث ما اینجا یک بحث اعتقادی هست که متاسفانه عده ای شاعرنما و هنرمند نما و ... با نام مجاز و ... ، افکار الحادی و التقاطی و شیطانی خودشان را به ادبیات و هنر و فرهنگ در همه جای دنیا تزریق می کنند.
چرا دوست داريد همه چيز را نگران كننده و خطرناك جلوه دهيد .
كجاي اين شعر به خداوند توهين شده ؟كجاي اين شيطانيست ؟
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
persiansoft
چرا دوست داريد همه چيز را نگران كننده و خطرناك جلوه دهيد .
كجاي اين شعر به خداوند توهين شده ؟كجاي اين شيطانيست ؟
چون واقعا شیطانی هست !
اگر مقداری از فنون ادبی و علوم اعتقادی سررشته داشته باشید معنای کفر آمیز شعر را درک خواهید کرد.
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
IFACO.Net
چون واقعا شیطانی هست !
اگر مقداری از فنون ادبی و علوم اعتقادی سررشته داشته باشید معنای کفر آمیز شعر را درک خواهید کرد.
محبت كنيد بخش هاي كفر آميز اين شعر رو مارك كنيد . تا مسائله روشن شود .
خواهشا بعضي دوستان محبت كنند حرفي نزنند كه اين تاپيك مثل خيلي از تاپيك ها ....
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
tukanet
خدایا کفر نمی‌گویم ،
پریشانم ،
چه می‌خواهی تو از جانم ؟!
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی .
خداوندا !
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی ؟!
خداوندا !
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه‌ای این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی ؟!
خداوندا !
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می‌شوی از قصه خلقت ، از این بودن ، از این بدعت .
خداوندا تو مسئولی .
خداوندا تو می‌دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است ،
چه رنجی می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است ...
پ.ن. : این شعر از اشعار
کارو دردریان هست که به اشتباه به نام دکتر شریعتی در اینترنت پخش شده است .
قسمت قرمز رنگ شده شعر را ثابت کنید که کفر نیست ؟!
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
جناب IFACO.Net بی نهایت از این پستت ممنونم به بهترین نکته اشاره کردید
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
IFACO.Net
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می‌شوی از قصه خلقت ، از این بودن ، از این بدعت .
خداوندا تو مسئولی .
قسمت قرمز رنگ شده شعر را ثابت کنید که کفر نیست ؟!
اگر به ادبيات آشنا باشيد اين ساختار شعر انتقادي است .
آيا در كنكور تا به در كنكور شركت كرده ايد ؟
آيا مي توانيد تحمل كنيد كه فردي كه كنار شما نشسته سوال هايش با شما متفاوت باشد ؟ آيا مي توانيد بپذيريد كه فرد ديگري امتحان آسانتري را دهد ؟
نقل قول:
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی ؟!
خداوند در آن دنيا همه را در يك ترازو قرار مي دهد درحالي اين دنيا آزمون يكساني از من و شما گرفته نشده است .
تنها خودمان را نبينيم كه داراي زندگي بدي نيستيم . افرادي هستند كه از فقر هر روز آرزوي مرگ مي كنند .
زندگی غم انگیز کودکان معلول ذهنی در یکی از آسایشگاه های دولتی
http://www.kimag.es/share/15114712.jpg
http://www.kimag.es/share/77892884.jpg
http://www.kimag.es/share/73359342.jpg
http://www.kimag.es/share/76323604.jpg
http://www.kimag.es/share/6634518.jpg
http://www.kimag.es/share/4526445.jpg
http://www.kimag.es/share/52119768.jpg
http://www.kimag.es/share/84765343.jpg
http://www.kimag.es/share/64804333.jpg
http://www.kimag.es/share/91750926.jpg
http://www.kimag.es/share/38918991.jpg
http://www.kimag.es/share/64553839.jpg
http://www.kimag.es/share/33976481.jpg
شايد حيوانات را هم به اين شكل نمي بندند .
آيا اين حق اين كودكان است ؟
مقصر اصلي كيست ؟
دوست داشتيد جاي يكي از آنها باشيد ؟
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
persiansoft
اگر به ادبيات آشنا باشيد اين ساختار شعر انتقادي است .
آيا در كنكور تا به در كنكور شركت كرده ايد ؟
آيا مي توانيد تحمل كنيد كه فردي كه كنار شما نشسته سوال هايش با شما متفاوت باشد ؟ آيا مي توانيد بپذيريد كه فرد ديگري امتحان آسانتري را دهد ؟
خداوند در آن دنيا همه را در يك ترازو قرار مي دهد درحالي اين دنيا آزمون يكساني از من و شما گرفته نشده است .
تنها خودمان را نبينيم كه داراي زندگي بدي نيستيم . افرادي هستند كه از فقر هر روز آرزوي مرگ مي كنند .
زندگی غم انگیز کودکان معلول ذهنی در یکی از آسایشگاه های دولتی
........................
شايد حيوانات را هم به اين شكل نمي بندند .
آيا اين حق اين كودكان است ؟
مقصر اصلي كيست ؟
دوست داشتيد جاي يكي از آنها باشيد ؟
اصلا هم اون قسمت انتقادی نیست ، بلکه کفر مطلق هست !!!
به جای مظلوم نمایی بالاترینی ! جواب منطقی بدید ؟!
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
این توطئه توهم اینا ذهن مردم ما رو خالی کرده !
همش تو فکر آمریکا و اسرائیل و ... !
اونا هیچ غلطی نمی تونند کنند تا وقتی خودمون !
گرونی و تورم و فقر و فساد و فحشا و و و و و و اینا که زیر سر آمریکا نیست ! پرایدی که سالانه کلی کشته و ناقص می ده کار آمریکا و شیطان نیست که !
می گند شیطان خوده ماییم ! واقعا راست گفتند
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
کودکان در وضع نامناسبی هستند ولی من و شما از حالشون آگاه نیستیم نه خدا من و شماییم که دولتمون بنزین لیتری 800 از چین میخره به من و شما میفروشه لیتری 100 تومان و..... هزینه جنگ آمریکا در عراق سالی حدود 100 میلیارد دلاره و هزینه یارانه ها در ایران سالی حدود 80 میلیارد دلار اگه این کودکان این وضعشونه مشکل ماییم نه خدا
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
چون میدونستم عاقبت تاپیک با ادامه بحث درباره شعر اول به اینجا میرسه
ان شعر را قرار دادم تا فضای بحث عوض بشه !
شعر اول از نگاه من هم کفر است و دلیل زیبایی شعر در همین هست
کسی که تمامت عمر خود رو به شنیدن مدح این و آن گزرونده را توقعی بیش از این نیست
که شاعران دگر اندیش رو "شاعرنما و هنرمند نما" و افکار انها رو "شیطانی" بخونه
نقل قول:
خداوندا
اگر روزی بشر گردی
زحال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می شدی از قصه خلقت
از اینجا از آنجا بودنت !
خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر به تن داری
برای لقمه ی نانی
غرورت را به زیر پای نا مردان فرو ریزی
زمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
خداوندا
اگر با مردم آمیزی
شتابان در پی روزی
ز پیشانی عرق ریزی
شب آزرده ودل خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
خداوندا
اگر در ظهرگرماگیر تابستان
تن خود را به زیر سایه ی دیواری بسپاری
لبت را بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف ترکاخ های مرمرین بینی
واعصابت برای سکه ای این سو و آن سودر روان باشد
و شاید هر رهگذر هم از درونت با خبر باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟
خدایا خالقا بس کن جنایت را تو ظلمت ر!
تو خود سلطان تبعیضی
تو خود یک فتنه انگیزی
اگر در روز خلقت مست نمی کردی
یکی را همچون من بدبخت
یکی را بی دلیل آقا نمی کردی
جهانی را چنین غوغا نمی کردی
دگر فریاد ها در سینه ی تنگم نمی گنجد
دگر آهم نمی گیرد
دگر این سازها شادم نمی سازد
دگر از فرط می نوشی می هم مستی نمی بخشد
دگر در جام چشمم باده شادی نمی رقصد
نه دست گرم نجوائی به گوشم پنجه می ساید
نه سنگ سینه ی غم چنگ صدها ناله می کوبد0
اگر فریادهایی از دل دیوانه برخیزد
برای نا مرادی های دل باشد
خدایا گنبد صیاد یعنی چه ؟
فروزان اختران ثابت سیار یعنی چه ؟
اگر عدل است این پس ظلم ناهنجار یعنی چه؟
به حدی درد تنهایی دلم را رنج می دارد
که با آوای دل خواهم کشم فریاد و برگویم
خدایی که فغان آتشینم در دل سرد او بی اثر باشد خدا نیست ؟!
شما ای مولیانی که می گویید خدا هست و برای او صفتهای توانا هم روا دارید!
بگویید تا بفهمم
چرا اشک مرا هرگز نمی بیند؟
چرا بر ناله پر خواهشم پاسخ نمی گوید
چرا او این چنین کور و کر و لال است
و یا شاید درون بارگاه خویش کسی لب بر لبانش مست تنهایی
و یا شاید دگر پر گشته است آن طاقت و صبرش
کنون از دست داده آن صفتها را
چرا در پرده می گویم
خدا هرگز نمی باشد
من امشب ناله نی را خدا دانم
من امشب ساغر می را خدا دانم
خدای من دگر تریاک و گرس و بنگ می باشد
خدای من شراب خون رنگ می باشد
مرا پستان گرم لاله رخساران خدا باشد
خدا هیچ است0
خدا پوچ است0
خدا جسمی است بی معنی
خدا یک لفظ شیرین است
خدا رویایی رنگین است
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
و گنجشک از لبان شهوت آلوده ی زنبق بوسه می گیرد
من اما سرد و خاموشم!
من اما در سکوت خلوتت آهسته می گریم
اگر حق است زدم زیر خدایی !!!
عجب بی پرده امشب من سخن گفتم
خداوندا
اگر در نعشه ی افیون از من مست گناهی سر زد ببخشیدم
ولی نه؟!
چرا من روسیه باشم؟
چرا قلاده ی تهمت مرا در گردن آویزد؟
خداوندا
تو در قرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی
تو می گفتی که نامردان بهشتت را نمی بینند
ولی من با دو چشم خویشتن دیدم
که نامردان به از مردان
ز خون پاک مردانت هزاران کاخها ساختند
خداوندا بیا بنگر بهشت کاخ نامردان را
خدایا ! خالقا ! بس کن جنایت رابس کن تو ظلمت را
تو خود گفتی اگر اهرمن شهوتبر انسان حکم فرماید تو او را با صلیب عصیانت مصلوب خواهی
کردولی من با دو چشم خویشتن دیدم پدر با نورسته خویش گرم میگیرد برادر شبانگاهان مستانه از
آغوش خواهر کام میگیرد نگاه شهوت انگیز پسر ***انه بر اندام مادر می لرزد قدم ها در بستر فحشا
می لغزد
پس...قولت!
اگر مردانگی این است
به نامردی نامردان قسم
نامرد نامردم اگر دستی به قرآنت بیالایم !
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
behrooz_iri
کودکان در وضع نامناسبی هستند ولی من و شما از حالشون آگاه نیستیم نه خدا من و شماییم که دولتمون بنزین لیتری 800 از چین میخره به من و شما میفروشه لیتری 100 تومان و..... هزینه جنگ آمریکا در عراق سالی حدود 100 میلیارد دلاره و هزینه یارانه ها در ایران سالی حدود 80 میلیارد دلار اگه این کودکان این وضعشونه مشکل ماییم نه خدا
دوست عزيز صحبت سر دولت نيست .
مشكل اينجاست كه هدف از خلقت اين گونه انسان ها چيست ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
IFACO.Net
اصلا هم اون قسمت انتقادی نیست ، بلکه کفر مطلق هست !!!
به جای مظلوم نمایی بالاترینی ! جواب منطقی بدید ؟!
مظلوم نمايي نيست و اينجا هم بالاترين نيست (شايد شما اشتباه آمديد؟).
من يكي از پسرخاله هايم معلول جسمي است .
و شما نمي تونيد بفهميد اينكه بچه هاي ديگه بازي كنند و شما حتي نتوني باهاشون بازي كنيد يعني چي.
شما نمي تونيد بفهميد كه چقدر سخته وقتي بچه كوچكتر از شما راحت مي تونه غذا بخوره ولي شما حتي يك قاشق هم نمي تونيد بر داريد . هميشه بايد در انتظار كسي باشيد تا با هزار سركوفت بهتون غذا بده يعني چي .
شما نمي تونيد بفهميد كه وقتي آدم مجبور مي شه چيزي نخوره چون خجالت مي كشه كه نكنه يه وقت تن و صورتشو كثيف كنه و ديگران يه طوري نگاهش كنند يعني چي
شما در دنياي آرماني خودتون غرق شديد .
شما ثابت كنيد اين عدالت الهيه .
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
دوست عزيز صحبت سر دولت نيست .
مشكل اينجاست كه هدف از خلقت اين گونه انسان ها چيست ؟
هدف از خلقت من و شما چی بوده ؟؟ شاید خودمون هم این رو دقیق ندونیم
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
مظلوم نمايي نيست و اينجا هم بالاترين نيست (شايد شما اشتباه آمديد؟).
من يكي از پسرخاله هايم معلول جسمي است .
و شما نمي تونيد بفهميد اينكه بچه هاي ديگه بازي كنند و شما حتي نتوني باهاشون بازي كنيد يعني چي.
شما نمي تونيد بفهميد كه چقدر سخته وقتي بچه كوچكتر از شما راحت مي تونه غذا بخوره ولي شما حتي يك قاشق هم نمي تونيد بر داريد . هميشه بايد در انتظار كسي باشيد تا با هزار سركوفت بهتون غذا بده يعني چي .
شما نمي تونيد بفهميد كه وقتي آدم مجبور مي شه چيزي نخوره چون خجالت مي كشه كه نكنه يه وقت تن و صورتشو كثيف كنه و ديگران يه طوري نگاهش كنند يعني چي
شما در دنياي آرماني خودتون غرق شديد .
شما ثابت كنيد اين عدالت الهيه .
عدالت الهی این نیست که همه مثل هم باشیم بلکه عدالت اینه که هر کسی به اندازه توانایی های جسمی روحی و .... وظیفه داشته باشه و به همون مقدار وظیفش عمل کنه
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Amir
چون میدونستم عاقبت تاپیک با ادامه بحث درباره شعر اول به اینجا میرسه
ان شعر را قرار دادم تا فضای بحث عوض بشه !
شعر اول از نگاه من هم کفر است و دلیل زیبایی شعر در همین هست
کسی که تمامت عمر خود رو به شنیدن مدح این و آن گزرونده را توقعی بیش از این نیست
که شاعران دگر اندیش رو "شاعرنما و هنرمند نما" و افکار انها رو "شیطانی" بخونه
اتفاقا تفکر شما در مورد اینجانب اشتباه است، خود من یکی از افرادی هستم که شدیدا به وضعی اقتصادی و اجتماعی و ... جامعه انتقاد دارم ولی این دلیل نمیشود که هر کسی که ادعای دگراندیشی داشت بیاید و هر حرف کفر آمیزی را بزند و ما هم مانند ... سرمان بیاندازیم پایین و حرف هایش را بدون چون چرا قبول کنیم که مبادا به لای قبای آقایان و خانم های دگراندیش و روشنفکرنما نخورد و مبادا کلاس مان پایین بیاید، نخیر !
مشکلات و امتحانات الهی برای ما و همه انسان ها بطور یکسان قرار داده شده است منتها بنابر مقضیات و توانایی ها و استعداد فردی، انسان ها ، مورد آزمایش و امتحان قرار میگیرند ،و در صحنه قیامت ، هیچگاه یک فرد بیسواد را مانند یک فرد باسواده و آگاه مواخذه نخواهند کرد و همینطور یک فرد معلول و ...
و اما افکار شیطانی که به شکل شعر و هنر بروز می کنند چیزی نیست که نتوان تشخص داد ، فقط کمی تامل و آگاهی لازم هست همین، شیطان تنها نیست و یاران بسیاری دارد که در همه جای دنیا با اشکال مختلف و چهره های متفاوت پراکنده اند
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
behrooz_iri
عدالت الهی این نیست که همه مثل هم باشیم بلکه عدالت اینه که هر کسی به اندازه توانایی های جسمی روحی و .... وظیفه داشته باشه و به همون مقدار وظیفش عمل کنه
http://www.kimag.es/share/91750926.jpg
آيا عدالت الهي اينه كه فردي به اين شكل در اين دنيا حقير بشه تا شايد در بهشت جبران بشه ؟
دوست داريد در جايي كار كنيد كه شما را هر روز تحقير كنند و در نهايت بگويند ما به شما حقوق مي دهيم ؟
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
behrooz_iri
عدالت الهی این نیست که همه مثل هم باشیم بلکه عدالت اینه که هر کسی به اندازه توانایی های جسمی روحی و .... وظیفه داشته باشه و به همون مقدار وظیفش عمل کنه
http://www.kimag.es/share/91750926.jpg
آيا عدالت الهي اينه كه فردي به اين شكل در اين دنيا حقير بشه تا شايد در بهشت جبران بشه ؟
دوست داريد در جايي كار كنيد كه شما را هر روز تحقير كنند و در نهايت بگويند ما به شما حقوق مي دهيم ؟
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
اونها رو ما حقیر کردیم نه خدا
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
IFACO.Net
اتفاقا تفکر شما در مورد اینجانب اشتباه است، خود من یکی از افرادی هستم که شدیدا به وضعی اقتصادی و اجتماعی و ... جامعه انتقاد دارم ولی این دلیل نمیشود که هر کسی که ادعای دگراندیشی داشت بیاید و هر حرف کفر آمیزی را بزند و ما هم مانند ... سرمان بیاندازیم پایین و حرف هایش را بدون چون چرا قبول کنیم که مبادا به لای قبای آقایان و خانم های دگراندیش و روشنفکرنما نخورد و مبادا کلاس مان پایین بیاید، نخیر !
مشکلات و امتحانات الهی برای ما و همه انسان ها بطور یکسان قرار داده شده است منتها بنابر مقضیات و توانایی ها و استعداد فردی، انسان ها ، مورد آزمایش و امتحان قرار میگیرند ،و در صحنه قیامت ، هیچگاه یک فرد بیسواد را مانند یک فرد باسواده و آگاه مواخذه نخواهند کرد و همینطور یک فرد معلول و ...
و اما افکار شیطانی که به شکل شعر و هنر بروز می کنند چیزی نیست که نتوان تشخص داد ، فقط کمی تامل و آگاهی لازم هست همین، شیطان تنها نیست و یاران بسیاری دارد که در همه جای دنیا با اشکال مختلف و چهره های متفاوت پراکنده اند
بحث دینی ندارم که اینجا مکان مناسبی نیست
اصل کلام من نگاه به شعر به دور از تعصب بود
که اگر عینک تعصب را بردارید زیبایی های این شعر را هم درک میکنید
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمی لرزید
نیمه شب اون غنچه ی نوزاد از نگاه مرگ نمی ترسید
من اگه خدا بودم مادرهای دجله ی خونین نمی مردند
از فرات سرخ آلوده ، نو عروسها ماهی مرده نمی خوردند
من اگه خدا بودم دخترهای اورشلیم و غزه و صیدا
جای حکم تیر و نارنجک ،ترانه می نوشتند روی دیوارها
هر کسی جای خدا بود ،شاهد این روزگار و این زمین زار
دسته کم معجزه ای می کرد برای بچه های بی کس و بیمار
اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن
اگه دیوار کجی ها رفته بالا تا ثریا
دست معمار خدا بود خشت اول من و ما
چه عیبی داشت اگه فردا جهان بهتر از این می شد
خدا میرفت و یک مادر پرستار زمین می شد
اگه کفره کلام من ، یکی حرفی بگه بهتر
وگرنه بازی واژه نمی بازم من کافر
صدای زنگ بی رحمی سر هر کوچه و برزن
به گریه میرسه از درد دل سنگ و دل آهن
من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمی لرزید
شاعر : زویا زاکاریان
دانلود با صدای ابی: http://www.dlt2k.com/Music/Full%20Al...a%20Boodam.mp3
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Amir
بحث دینی ندارم که اینجا مکان مناسبی نیست
اصل کلام من نگاه به شعر به دور از تعصب بود
که اگر عینک تعصب را بردارید زیبایی های این شعر را هم درک میکنید
امیرجان از جهت زیبایی ادبی ، انصافا شعر زیبایی هست، منتها موضع گیری من در برابر این گونه اشعار و ... از روی تعصب جاهلانه نیست، بلکه قصد ان داشتم و دارم که اندک معلوماتی رو که دارم انتقال بدم و همینطور از حق دفاع کنم چونکه که در برابر خیلی از چیزهای زیبا باید احتیاط کرد، چون شیطان با همین زیبایی ها افکار التقاطی و کفر آمبز را به دل انسان (بدون اینکه انسان بفهمد ) القاء و نفوذ می کند و متاسفانه انسان روزی به خودش می آید که دیگر دیر شده است و راه برگشتی یا ندارد و یا سخت می تواند توبه کند.
موفق باشید
-
پاسخ : کمی هم ادبیات ... خدایا کفر نمی‌گویم
اگر پیش فرض هایی که از محیط اطراف به شما اطلاق شده رو کنار بگزارید و با دیدی متفاوت(منتقدانه؟) به دنیا نگاه کنید بیشتر از زیبایی این شعر بهره مند خواهید شد
قومی متفکرند اندر ره دین
قومي به گمان فتاده در راه يقين
ميترسم از آنكه بانگ آيد روزی
كی بی خبران راه نه آن است و نه این
