سلام به همه دوستان
شعری در مورد وبمستری این روزهای ایران البته بهتره بگیم یه نوشته در مورد وبمستری چرا که شعر ارزشش خیلی بیشتر از این هاست.
قبل از خواندن این نوشته یک نکته رو یاداوری کنیم
که آدم تو محدودیت ها ستاره می شه...
روز و شب سر شود در این خانه
روی موءس خودت بکش شانه
گریه پشتِ میزِ رایانه
شکلک خنده در تلگرامت!
خواب، جستجو و بی پولی
گذرانِ روزِ معمولی
و گوگل که می کشد کولی
کرده *****ینگ تُرا رامت!
***یِ سایت های کلیکی
گفته اند ما نداریم هیچ ریگی!
تو که کارت کپیه چی میگی؟!
با یک بک لینک این شدی حالا!
وقت و بی وقت وِلو تویِ سایتت
کپی و حذفِ ... کپیه رایتت
وقتی می بینی می برد ماتت
سایت ***ی که می رود بالا!
روز و شب زندگیِ بدون خوشی
روز و شب رویاهارو می کشی
قفل کردی به روی چاوُشی
از خودت و خانوداه شرمساری!
زندگی با خودت غریبه ات کرده
و php که نخبه ات کرده
با تو چه؟ دردِ لقمه ات کرده
که خیابونی پشتِ یه گاری؟!
"محمدحسین ایزدی"