من سالهاست کار می کنم و درصد بالایی از دوستان بنده هم مثل بنده سال ها زمان گذاشتند.
دوستانی دارم که نه تنها زندگی خودشون بلکه زندگی خانواده خودشون رو هم تامین می کنند.
در کل میخوام این منظور رو برسونم که کاملا با این شرایط کاری آشنا هستم و به این واسطه می خوام خیلی رک صحبت کنم.
من شناختی از شما دوستان ندارم ولی از نحوه نوشتن و نوع اعتقادتون میتونم بگم شناختی با این کار (برنامه نویسی) ندارید و اگر هم دارید شناخت بسیار سطحی ای هست.
و حتی می تونم تا این حد پیش برم که ادعا کنم شما هیچ شناختی از هیچ تخصصی ندارید.
جدا از این که برنامه نویسی یکی از پر درآمد ترین تخصص های دنیا از جمله داخل خود ایران هست، حتی با دید نسبتا کمی متوجه می شید که هر تخصصی میتونه منجرب به درآمد مناسب بشه به طوری که این عکس هایی که شما اینجا میبینید شاید حتی دید کوچکی از درآمدی که میتونه ایجاد کنه به شما نمیده.
به نظر بنده مشکل اینجا از عدم شناخت شما نسبت به یک سری تخصص های خاص نیست بلکه عدم درک درست شما از مفهوم تخصص هست.
برنامه نویس شدن، دکتر شدن، مهندس ساختمان شدن، طراح شدن به این معنی هست که شما تو این زمینه ها تخصص دارید و تخصص به این معنی هست که کاری رو میتونید بکنید که از عهده تعداد کمی بر بیاد. و این مسئله بدون شک تو هر زمینه شغلی تبدیل به درآمد مناسب میشه مگر شرایط خاص که بدون شک برنامه نویسی جزو اون ها نیست در نتیجه این مورد رو میتونیم در مقابل نظر شما فاکتور بگیریم.
من شدیدا به شما توصیه می کنم قبل از این که به افراد دیگه در مقابل آینده و علایقشون توصیه ای بکنید، ابتدا تو اون زمینه یک دانش و شناخت نسبی پیدا کنید.
وضعیت جامعه و جوون ها به اندازه کافی بد هست. نیاز نیست شما بدترش هم بکنید.
من میتونم این مورد رو تایید کنم.
حتی اگر همون کارجویی باشند که من میشناسم (مرکز تحقیقات قزوین؟؟)، ایشون و تیمشون تو همین زمینه فعال هستند و نظرشون گواه هست.