مردی برای مشکلات سختی و فشار زندگی پیش عابد منطقه رفت ! که مشکلات زیاده و جا برای خواب و ... کمه
عابد بهش گفت که گاو و گوسفندت را با خودت ببر داخل خونه و توی اتاق بخابون
بعد از مدتی دوباره مرد رفت پیش عابد گفت بیچاره شدم اون موقعه جا نداشتم . الان بد تر شده . چکار کنم !
عابد بهش گفت گاو گوسفند از خونه ببر توی تویله .
مدتی بعد که عابد اون مرد دید ازش پرسید چی شد مطکلتون برطرف شد
مرد گفت . آره خدا خیرت بده خیلی راحت شدیم . آسایش برگشت به خونمون
شما بطور کامل اختیار داری هر جور دوست داری پیشرفت نگاه کنی .
من یه جور دیگه نگاه میکنم که بنظرم هیچ فرقی نکرده . دقیقه همونه فقط اسمش عوض کردن با لباساش
متاسفنه یا خوشبختانه زندگی قابل تکرار نیست و به هیچ عنوان نمیشه بگیم اگه این می بود بهتر میشد یا بد تر میشد .
من طرفدار هیچ جناح سیاسی نیستم و خوشبختانه 16 ساله توی شناسنامه مهر انتخابات نخورده
(میگن سگ زرد برادر شغاله )