نقل قول نوشته اصلی توسط ERfan.Taleghani نمایش پست ها
این آقا مثل ماجرای یکی شد ..

طرف نشسته بود زیر یک درختی تکیه به دیوار. به خدا میگفت خدایا 100 دینار برام از آسمون بنداز. 99 دینار شد نمیخوام الا 100 تا.صاحب خانه ها بالا دیوار بوده حرفاش رو میشنوه. یک کیسه 99 دیناری میندازه پایین . میشماره میبینه 99 دیناره رو میکنه به خدا میگه خدا یکی طلبت ! صاحب مال میاد پایین داد میزنه ای مردک. بیا پول من رو بده فلان بهمان . قبول نمیکنه رفیق ما. تا اینکه میگن برید پیش قاضی. میرن محکمه. قاضی ازشون میپرسه مشکل چیه. ماجرا رو شرح میدند واسش ! طرف ما به قاضی رو میکنه میگه جناب قاضی این مردک توی باغ دنیا نیست . خیالاتی هست . تهمت میزنه. دیوانه است. الان ببین . لابد میخواد بگه این اسبی که باهاش اومدیم و دم در است مال اونه ! مرد گفت مگر این مال من نیست ؟؟ گفت قاضی الان میگه این لباس ها مال من است . مردک گفت مگر اینطور نیست ؟؟ گفت قاضی همینطوری گیر داده میگه پول ها مال من است ! گفت مگر نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قاضی نگاهی انداخت و گفت این مردک دیوانه را بیاندازید زندان تا دیگر تهمت و افطرا به کسی نزند ....

حالا ما سرور گرفتیم . صاحب هم نشدیم و مال ما هم نبود. این آقا میخواست زرنگی کنه یا به پول ضرر کرده سرورش برسه ولی نشد . این وسط هم من به بندازه مال ام استفاده کردم !

اخاذی خیلی کلمه جالبی هست که این روز ها همه استفاده می کنند ! ماشاءلله ! مردم ما داریم ؟ والله . خلاصه . هر کسی که شماره تلفن خواست تا اطلاعات کامل بدست بیاره بگه. و دوستانی که آبادان و خرمشهر هستند صرافی حلمی زاده رو میشناسند . یا علی
اون دنیا ما پول رو حواله زدیم.یه 50 تومن هم بابت 32تا آی پی و فلکسی پک دادین که پول فلکسی پکش هم نمیشود.
... خورد پول ادد هارو.اما 350تومن سرور رو من حواله اوندنیا کردم که منیون ما باشین .