سرطان ! پایان یا شروع ؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط vahab00

متن بالا رو نقل قول گذاشتم از خانم شهرزاد آیرام اروح کندی که الان مدیر موسسه سرور مهراندیشان راستین هست

متاسفانه دو سال پیش دایی عزیزم در بستر جان به جان آفرین تسلیم کرد و دو سال قبل از آن هم شوهر خاله ی عزیزم بر اثر بیماری عمرش رو داد به شما

از همان چهار سال پیش سرطان در وجود خاله ام رشد یافت و زندگی کرد . اما الان بعد از چهار سال دیگر دکترها دست از امید کشیده اند و میگویند به پایان رسیده است…

بله چند روزی نبودم و دلیلش هم رفتن پیش این عزیزم بود

دوستان از همتون میخام برای سلامتی ایشون دعا کنید . همیشه خدا بهترین ها رو گلچین میکنه و زود میگیرتشون از ما

اما شما هم در نمازهاتون برای همه بیماران سرطانی دعا کنید . آنها هم حق زندگی دارند همانند ما . همه بهش میگند انشالله خدا شفا بده اما تو چشمای همشون میشه برق خداحافظی رو دید…نمیدونید چه دردی داره

خدایا به حق محمد و آل محمد (ص) همه بیماران و مخصوصا بیماران سرطانی را از چنگ بیماری نجات بده و لباس عافیت بپوشان

آمین یا رب العالمین

وهاب آنلاين | سرطان ! پایان یا شروع ؟

---

ما هم يكي از بستگان؛ ۴ سال سرطان داشته و داره و از دكتر مي‌ترسيد؛ از ماه گذشته به‌زور برديم دكتر و الان هم تحت شيمي‌درماني هست.
البته خودش در جريان سرطان نبوده و فكر ميكرده يك بيماري معمولي هست. اين بنده خدا كارش به جايي كشيده كه غذا نميتونه بخوره و در حسرت خيلي از غذاهايي كه ما هرشب و هرروز به سادگي ميخوريم ايشون نميتونه بخوره!

اميدوارم كساني كه در بستر هستند، شفا پيدا كنند و آن‌هايي كه درگذشته‌اند، خدا رحمت كند و ببخشد و بيامرزد.
خدا اين بيماري را به جان كساني نيندازه كه وضع مالي خوبي نداشته باشند و بيمه نباشند و ... كه هزينه‌هاي زيادي دربر دارد.


اميدوارم خاله شما و همه مريض‌ها شفا پيدا كنند

کمکی بود در خدمتیم وهاب جان

وهاب جان خدا صحت بده انشا الله
خدا هر چی صلاحشه بهش بده . . .

از همه دوستان عزیزم تشکر میکنم
خیلی آروم شدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط majidisaloo1

وهاب جان خدا صحت بده انشا الله
خدا هر چی صلاحشه بهش بده . . .

---

از دوست خوبم مجید عزیز هم تشکر میکنم تو این چند روز کمکم کردو تنهام نذاشت

شاید تابه حال این حسو نداشته باشید اما وقتی امروز باهاش خداحافظی کردم حس کردم دیگه نمیبینمش . این بدترین حسی بود که تا این لحظه تو عمرم تجربه کردم
فکر نمیکردم بچه های این انجمن اینقدر به این تاپیک اهمیت بدن
واقعا ممنونم
زنده باشید

ایشالله خدا همه گرفتارها درمانده ها رو رفع کند براشون فقط مرضها نیستند خیلی ها گرفتاری دارند :-(

حس امروز دیدن و فردا نبودن عزیزترین آدمای زندگیت حس خیلی بدیه که من همین الان در حال تجربه کردنشم

کی میدونه شاید خوده من یه ثانیه دیگه نباشم
ولی همین که امید به زندگی دارم باعث میشه ذهنی آروم داشته باشم
ولی بیماری که میدونه به ته خط رسیده تمام لحظه هاش زهره ماره براش
خدا بهت صبر بده عزیز

و هر چی خیره برای عزیزت نصیبش کنه
خیلی سخته...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط vahab00

شاید تابه حال این حسو نداشته باشید اما وقتی امروز باهاش خداحافظی کردم حس کردم دیگه نمیبینمش . این بدترین حسی بود که تا این لحظه تو عمرم تجربه کردم

---

اين رو بدونيد که عمر دست خداست.
خيلی ها بودن که شب سالم خوابيدن و صبح بلند نشدن.
و برعکس کسانی هستند که سالها با بيماری ميجنگن و با روحيه زندگی ميکنن.

- - - Updated - - -

اميد دادن به مريض خيلی مهم هست. روحيه بيمار مهمترين فاکتور توی درمانش هست.

سلام وهاب جان اینشالله خدا هرچه زود تر شفا بده
منم پدر بزرگم 6 ماهی که سرطان داره دکترا تقریبا قطع امید کردن حالا امیدمون تنها به خداست دوستان برای پدر بزرگ منم دعا کنید

یا حق

وهاب جان خداوکیلی خیلی ناراحت شدم چون خودم تازه غم عزیز داشتم و عزیزمو از دست دادم . فقط و فقط قدرشو بدون چون وقتی تموم شد از اینکه قدرشو ندونستی و نتونستی درست ببینیش دلت میخواد خودتو آتیش بزنی . من وقتی عزیزمو از دست دادم تازه فهمیدم چقدر مظلوم بود و چقدر دوست داشتنی

از دوستان میخوام همینجا دست از دلشون بکشنو هر چقدر که دوست دارن و هرچقدر که توانشونه به سرطانی ها کمک کنن بخدا همین هزار تومانی هاش با 100 تاش شاید یکی دلش شاد بشه . خواهش میکنم کمک کنید

همین الان می خواهم به محک کمک کنم