صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 29

موضوع: سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    ____________________
    از تفریحات روزانم اینه که:
    تو اتوبوس یا مترو یهو از جام بلند میشم
    ملت که هجوم میارن به سمت صندلی خالی‌
    از جیبم موبایلم رو در میارم
    دوباره میشینم
    ____________________
    وقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت:
    این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند
    ____________________

    تحقیقات دانشمندان اخیرن نشون داده
    گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند
    شــــایـــد ماست مالی کند


  2. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  3. #2
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    گناه در فرهنگ ژاپنی ها


    بر گرفته از صفحه تهمینه میلانی فیلمنامه نویس و کارگردان سینمای ایران

    می‌گویند در فرهنگ ژاپنی مفهمومی بنام "گناه" وجود نداره... و اصلا" مردم با این مفهموم هیچ آشنایی ندارن... تنها مفهوم بازدارنده در اونجا، "شرمندگی" است. واسه همینه که کسی که درست کارش و انجام نمیده و پیش مردم شرمنده میشه، حتی ممکنه که دست به خودکشی بزنه، چون دیگه چیزی برای از دست دادن نداره... "شرمندگی" مفهوم زمینی و "گناه" مفهوم آسمانی است. "شرمندگی" بین شخص و اطرافیانش اتفاق میفته، اطرافیانی که شخص همیشه اونها رو میبینه، ولی "گناه" بین شخص و خدایی هست .... و نتیجه این 2 باور رو ببینید!

    بی‌دینان ژاپنی ، آزاده !

    بعد از آنکه خواندیم که چطور وقتی برق شهر قطع شد مردم داخل سوپر مارکتها و فروشگاههای بزرگ به آرامی و در تاریکی همه چیزهایی را که در سبد خریدشان قرار داده بودند سر جایشان برگرداندند و به آرامی از فروشگاهها خارج شدند.

    چیزی نگذشت که تمیزی و نظم کمپهای مردم سیلزده که توی ورزشگاههای شهر بنا شده بود توجه همه را جلب کرد ، بعد دیدیم که مسئولان شهر جلوی مردم سجده میکنند و معذرت میخواهند بخاطر اینکه سونامی شده و ما نتوانستیم بهتر از این از شما مراقبت کنیم.

    چیزی نگذشت که عکس مدارس صحرایی شهر فوکوشیما منتشر شد ! با نهایت شرمندگی سالن ورزشی رو پارتیشن زده بودند و بصورت کلاسهای مجزا با حداکثر ۱۵ دانش آموز در آورده بودند . نکته اش هم اینکه همه کلاسها یه ال سی دی ۳۲ اینچی داشت. وزیر آموش و پرورششان هم توی رسانه ها ضمن کلی عذر خواهی قول داد که بزودی حداقل امکانات را برای دانش آموزان مهیا خواهد کرد. یعنی این چیزها را تازه زیر حداقل میدانند! محاسبه کنید حداکثر را.

    چند روز قبل هم مطلع شدیم که پیرمردهای ژاپنی سپاه مهندسین پیر تشکیل داده اند و داوطلب اینکه بروند فوکوشیما و در مهار نیروگاه کمک کنند تا جوانترها در معرض تشعشعات نیروگاه و مرگ قرار نگیرند! چرا؟ چون نسبت به جوانها کمتر از عمرشان باقی مانده و اثرات ناگوار رادیواکتیو زمان کمتری در کشورشان باقی خواهد ماند و خودشان هم زمان کمتری رنج و دردش را تحمل خواهند کرد! همینقدر منطقی و بشر دوستانه.

    حالا هم که این خبر پایین در آمده که بزرگواری میفرمایید و میخوانید:


    بازگرداندن میلیاردها ین پس از سونامی:

    بگزارش خبرگزاری آلمان، مردم ژاپن، که در ماههای گذشته، بحران سیل ، سونامی و نشت مواد رادیواکتیو را پشت سر گذاشته‌اند، بیش از سه و نیم میلیارد ین ( بیش از ۴۵ میلیون دلار) پول را که در مناطق سیل زده یافته اند به دولت بازگردانده اند.

    همچنین ۵۷۰۰ گاوصندوق پیدا شده پس از سیل که حاوی بیش از دو میلیارد ین بوده، به دولت داده شده است.

    سخنگوی پلیس ژاپن اعلام کرد مردم و داوطلبان همچنان کیف پولهای پیدا شده را تحویل میدهند و تا کنون ۹۶ درصد مبالغ پیدا شده، به صاحبانشان بازگردانده شده است.

    زلزله و سونامی در ژاپن که در ماه مارس رخ داد، دستکم ۲۰ هزار کشته و هزاران نفر بیخانمان برجا گذاشت.

    اونوقت فکرشو بکنید خدا ما رو ببره بهشت، اینا رو ببره جهنم!

  4. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  5. #3
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    از طرف میپرسن درد دندون بدتره یا کلیه؟ میگه هنوز از تیم 10 نفره تو 10 دقیقه 3 تا گل نخوردی که بفهمی درد چیه !


    *********************


    دو گلم برای اس دق لالی ها ، از دقیقه 80 هم بازی شروع می کنیم …. خوبه ؟ نبود؟ صدا نمیاد!

    *********************

    آخرین دعای ورزشی غضنفر :خداوندا زبان علی دائی را بگشا ! ( آمین )


    *********************


    بخشی از وصیت نامه تکان دهنده مرحوم بروسلی به همسرش!
    我认为他想杀死计算机网络时,它会 人震惊的证明了他的意志,现在,我 得我有女性友谊的婴儿


    *********************

    اگر پیاده روی و دوچرخه سواری برای سلامتی مفیده پستچی باید همیشه زنده باشه!
    یه نهنگ تمام روز رو شنا می کنه، ماهی و آب می خوره ولی باز هم چاقه!
    یه خرگوش بیشتر وقتا در حال دویدنه و جنب و جوش داره و گیاه خواره ولی فقط 1٫5 سال عمر می کنه!
    یه لاک پشت جنب و جوش نداره، به آرامی حرکت می کنه و هیچ کاری نمی کنه ولی 450 سال عمر می کنه!
    خودتون قضاوت کنید، باز هم می گید ورزش کنم !؟


    *********************

  6. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  7. #4
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    توی پارک قدم می زدم یه بچه 2 یا 3 ساله دستاشو پشتش گره زده بود تند را میرفت...مامانشم پشت سرش هی می گفت امیر محمد صبر کن... وایسا کارت دارم....یه دفه وایساد داد زد : اه... مامان ولم کن دیگه منم مشکلات خاص خودمو دارم!!!من :|کل پارک :|مشکلات خاص :|مامانش :|
    ...اونقدر که تو ماه رمضون به روزه خوارا سخت می گذره،به روزه دارا سخت نمی گذره !!!
    والا......من که رکیک ترین فحشِ بابام "دیوانه"و مستهجن ترین حرف مامانم "بی شخصیت" بود شدم , ایـــــــــن!!!خدایا به حقِ این ماهِ عزیز , بچهَ م رو به تو سپردم...

  8. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  9. #5
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    خداوندا...جوانانی را که با پدر و مادرشان قهر میکنند را به راهی جز خوانندگی هدایت بفرما......لازمه واسه خاک انداز برا اون یه خط خاکی که آخر سر عمراً واردش نمی شه یه سیستم هورت کشیدن تعبیه کنن..این دانشمندا چکار میکنن، من نمیدونم :|...یادتونه بچه که بودیم تا توى یه جمعى میرفتیم حوصله نداشتیم، خجالت میکشیدیم٫بابا مامانمون میگفتن: سلام کردى به عمو؟؟؟ ما هم مثل خر تو گل میموندیم!یهو طرف به دروغ میگفت: بعععععله، سلامم کرد...عاشق این ادما بودم... دمشون گرم......میگن تو بهشت شنبه، یکشنبه، دوشنبه.. وجود ندارههمه روزا جمعه است!...دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس...همه دانش آموزا :
    Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you?معلم : :| :| :| :|کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم ، معلم هم دچار خلاء مغزی میشد...و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم......اوناییکه منو از دست میدن...یعنی لگدی که اونا به بختشون زدن * بروس لی* به حریفاش نزد...در این حد......مادر : داری چیکار میکنی پسرم ؟؟؟پسر بچه 5 ساله : دارم واسه نامزدم نامه مینویسم...مادر : ولی تو که هنوز خوندن و نوشتن بلد نیستی...پسر بچه 5 ساله : اونم بلد نیست بخونه ، اصن تو چه میفهمی عشق یعنی چی ؟؟؟
    مادر : :|

  10. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  11. #6
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بيارم،
    مربيه ميگه: بچه رو ميبريدش؟
    گفتم پَ نه پَ همينجا ميخورمش


    به يارو راننده ميگم..آقا اگه ميشه يكم سريعتر..الان هواپيما ميپره...
    ميگه..به سلامتي مسافرين؟....
    گفتم پَ نه پَ فندك هواپيما ديشب دستم جامونده....ميرم بدم به رانندش


    رفتم بالاي برج ميخواستم خودمو بندازم پايين
    يارو ميگه ميخواي خودکشي کني؟
    گفتم پَ نه پَ اومدم ببينم سرعت صفر تا صدم از اين بالا تا پايين چقدر ميشه، بجاي پروژه بدم دانشگاه


    رفتم سم بخرم واسه سوسك
    يارو ميگه ميخواين سريع بميره؟!
    گفتم پَ نه پَ ميخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگيرم!!!


    به اپراتور اداره ميگم لطفا شماره فلاني رو برام بگير .
    ميگه گرفتم وصل کنم؟
    گفتم پَ نه پَ فوت کن , قطع کن


    حواسم نبود با صورت رفتم تو در
    ميگه نديديش؟
    گفتم پَ نه پَ من داركوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو


    طوطي گرفتم
    فاميلمون اومده ميگه طوطيه؟
    گفتم پَ نه پَ يا کريمه يه کم با فتوشاپ تغييرش دادم


    به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم
    ميگه نمره ميخواي
    گفتم پَ نه پَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم تو سرم ميخوام!


  12. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  13. #7
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    از تاکسی پیاده شدم به راننده نیگا میکنم, میگه باقی پولتو میخوای؟ میگم نه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم

    دختر "با کلی عشوه و ناز": کلی پسر با تک تک نفس های من مردن !!!! ـپسر با اعتماد نفس: پ نه پ میخواستی نمیرن ازون بوی بد دهنت

    تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟ مبگه پ نه پ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند
    از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟ پ ن پ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم
    میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت پ نه پ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم
    تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پـَـ نه پـَـ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم!!!!
    با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم امبولانس بیاد؟ میگم : پـَـ نه پـَـ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم!!!! ـ
    داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟ میگم پـَـ نه پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم بریییید برییییییید!!!! ـ
    پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم میگه یعنی چند سال دیگه میخوای ازدواج کنی؟ پـَـ نه پـَـ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه!!!! ـ
    رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـ نه پـَـ سه راه آذری ، دربست...!!!! ـ
    رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟ پَ نه پَ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام ! ـ

  14. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  15. #8
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!


    با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم


    تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه آدم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زودتر از موقع نمرده باشه


    زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه


    صبح رفتم کنکور بدم. مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم اینجا برم دستشویی


    ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بغل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم


    رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!!
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم


    رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!


    ساعت 5-4 صبح زنگ زده. گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم. میگه خواب بودی؟؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته


    خونه مون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تلفن؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم


    برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم


    تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!


    بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف تشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم


    داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت. همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم


    به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!


    رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام


    کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه


    ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فـیــلتر هوا؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک


    یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم


    تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین


    کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون


    خواهرم از بیرون میاد خونه. میبینه پشت سیستمم. میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!


    نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده


    تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم


    در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه


    تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم


    از بالای در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!


    یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه. میگه پس اشتباه گرفتم؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمر گرفتم یادم نیست !!!


    عكس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون، برگشته میگه: ااِاا داداشت زنم داره؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ اینارو تو قرعه كشی بانك برنده شده


    زنه شیکمش اومده جلو رفیق ما میپرسه این حامله س؟!
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش


    تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟!
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!


    اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی


    یارو دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟
    پسره میگه با یاد خدا...
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه


    با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم!!!


    کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
    آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام...


    رفتم مغازه میگم آقا مرگ موش میخوام، میگه برای موش های خونتون میخواین؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ میخوایم بریزیم تو خورشتمون خوش رنگ شه !


    سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه!
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!!!


    رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!


    رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟
    پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا


    سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم. مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
    گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه


    رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم، مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
    گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ همینجا میخورمش


    تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه *** بود؟
    گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه


    رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
    میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد


    مرغ عشقم مرده و در حالی كه پاهاش رو به بالاس افتاده كف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟
    بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَـــــ كمر درد داشته دكتر گفته باید طاق باز دراز بكشه كف قفس


    داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟
    گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم


    به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟
    گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم


    بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه آوردین بستری کنین؟
    میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آوردیم خون بده بریم


    ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟
    میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا


    به بابام میگم تابستون یه برنامه سفر شمال بزاریم، میگه شمال ایران؟
    میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ شمال سیبری تو قطب شمال، برنامه شکار خرس قطبی بزار واسمون!


    میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری؟؟؟
    میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید كنم

  16. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  17. #9
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    به یارو می گم حاجی برو از خودت یه عکسه 3*4 بگیر . میگه برم عکاسی ؟ میگم :پـَـَـَـ نـَـَـَ پـَـَـَـ برو همین روبرو صاف کاری بگو بدون رنگ یکی ازت در بیاره .

    ديروز با خانومم عقد كرديم از محضر كه درومديم دوستم ميگه: عقد كرديد
    ميگم:پـَـَـ نــه پـَـَــــ:حاج آقا شام درست كرده بود گفتيم دوره هم باشيم
    بعد مسابقه فوتبال که باختیم
    یکی از بچه ها خیلی احساساتی شده بود گفت : یعنی بردن؟!
    پـــــــــَ نــــــــــه پــــــــــــَ میخواستن ببینن جنبه باخت داریم یا نه!!

    با دوستم جلوی در خونشون وایساده بودیم داداشش اومده عصبانی و درب و داغون دوستم میگه چی شده داداشش میگه با یه نفر دعوام شد بستمش به فحش دوستم میگه اونم فحش داد؟ داداش میگه پ نه پ به خاطر اینکه ذکر خیر کلیه اقوام دور و نزدیکش رو کردم ازم صمیمانه تشکر و قدردانی کرد
    استاد خطاطی از کلاس بیرونم کرد و گفت برای خودت میگم دیگه نیا... شب بابام پرسید: یعنی خیلی بد خط بودی، نا امید شد؟ گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ، ترسید رو دستش بلند بشم


  18. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


  19. #10
    عضو انجمن alireza.076 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    520
    تشکر تشکر کرده 
    514
    تشکر تشکر شده 
    2,403
    تشکر شده در
    1,123 پست

    پیش فرض پاسخ : سرگرمی برای رفع خستگی همکاران (مطالب طنز)

    ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بقل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم
    ****************

    بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم
    پـَـَـ نــه پـَـَــ خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم
    *****************

    یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم

    *****************

    به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم
    *****************

    در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه
    ********************

    تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه
    داری تعمیرش میکنی ؟
    پــــ نه پـــــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم
    ********************

    با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم
    *********************

    کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده: آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام
    ************************

    مرغ عشقم مرده و درحالي كه پاهاش روبه بالاس افتاده كف قفس. دوستم اومده مي گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ كمر درد داشته دكتر گفته بايد طاق باز دراز بكشه كف قفس
    ************************

    کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه
    ******************

    به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!!!!
    ـ
    ********************

    داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت
    همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم
    *******************

    میگه امتحانِ چی داری؟؟؟ میگم وصایا,,, میپرسه وصایای امام؟؟؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ وصایای الیزابت تیلور
    ************************

    تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
    پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه
    **********************

    ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم..میگه خواب بودی؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته


  20. تعداد تشکر ها ازalireza.076 به دلیل پست مفید


صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 59
    آخرين نوشته: January 18th, 2015, 17:02
  2. سوال - بستن رنج ای پی با استفاده دسترسی روت به سرور مجازی
    توسط Admin_chatBaran.ir در انجمن سوالات و مشکلات
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: January 8th, 2015, 20:53
  3. پاسخ ها: 84
    آخرين نوشته: July 28th, 2014, 03:59
  4. پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: February 28th, 2010, 04:39

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •