صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28

موضوع: یادش بخیر ...

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو انجمن iranihost آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    346
    تشکر تشکر کرده 
    138
    تشکر تشکر شده 
    733
    تشکر شده در
    551 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نمیدونم چرا اشک اومد تو چشمام ! و بغض گلوم را گرفت !
    (البته داشتم همزمان آهنگ یاس را هم گوش میکردم !)
    ██ سرور مجازی ایران - ترافیک ارزان ██ XLVPS.ir
    سرور مجازی هلند
    خرید گیفت کارت اپل

  2. #2
    عضو دائم Arashdn آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    1,863
    تشکر تشکر کرده 
    586
    تشکر تشکر شده 
    8,047
    تشکر شده در
    1,382 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    منم همه کتابامو دارم
    یادش بخیر : دوران 20
    من تو ابتدایی زیر 20 نداشتم
    راهنمایی تو سمپاد پدر مون در اومد
    دبیرستانم که ترکیدیم و داریم میترکیم

  3. #3
    عضو انجمن h_zaman06 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل سکونت
    esfahan
    نوشته ها
    142
    تشکر تشکر کرده 
    155
    تشکر تشکر شده 
    70
    تشکر شده در
    45 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    خانم معلماش مهربون بودند ... دوران باحالی بود ...
    همه کس و همه چیز را دوست داشته باش ... اما به هیچ کس و هیچ چیز دل مبند !
    -------------------------------------------
    برای خود ، و وقت خود ارزش قائل شوید ... بزرگترین اشتباه بی ارزش کردن کار خود برای بدست آوردن مشتری است .

  4. #4
    عضو انجمن iranihost آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2009
    محل سکونت
    اصفهان
    نوشته ها
    346
    تشکر تشکر کرده 
    138
    تشکر تشکر شده 
    733
    تشکر شده در
    551 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط h_zaman06 نمایش پست ها
    خانم معلماش مهربون بودند ... دوران باحالی بود ...


    معلم اول ما اصلا با من خوب نبود !

    بدم میومد ازش
    ██ سرور مجازی ایران - ترافیک ارزان ██ XLVPS.ir
    سرور مجازی هلند
    خرید گیفت کارت اپل

  5. #5
    عضو دائم
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    2,773
    تشکر تشکر کرده 
    914
    تشکر تشکر شده 
    2,780
    تشکر شده در
    1,757 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط h_zaman06 نمایش پست ها
    خانم معلماش مهربون بودند ... دوران باحالی بود ...
    خانم اول دبستان یه نیشگون پشت دستم گرفت هیچوقت یادم نمیره بعضی وقتا هم میبینمش تو خیابون . چی بودیم چی شدیم


  6. #6
    عضو دائم
    تاریخ عضویت
    Oct 2008
    محل سکونت
    Neverland
    نوشته ها
    3,019
    تشکر تشکر کرده 
    1,897
    تشکر تشکر شده 
    8,821
    تشکر شده در
    4,186 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sajad نمایش پست ها
    خانم اول دبستان یه نیشگون پشت دستم گرفت هیچوقت یادم نمیره بعضی وقتا هم میبینمش تو خیابون . چی بودیم چی شدیم
    از بس که فضول بودی

  7. #7
    عضو انجمن Mohsen آواتار ها
    تاریخ عضویت
    May 2009
    نوشته ها
    340
    تشکر تشکر کرده 
    281
    تشکر تشکر شده 
    741
    تشکر شده در
    324 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    من روز اول مدرسه خانم معلم لپم رو کشید! زدم زیر گریه و از مدرسه رفتم بیرون، هر چی هم معلم صدام کرد و دنبالم اومد محلش نزاشتم!! بدو بدو رفتم خونه (نزدیک بود به مدرسه) به مامانم گفتم معلم بی خودی لپ منو کشید! خلاصه با مامانم رفتیم مدرسه و معلم بنده خدا کلی توضیح داد که مثلا می خواسته محبت کنه و نمی‌دونسته این طوری میشه و از این صحبت‌ها! همون دفعه هم شد بار اول و آخر در رفتنم از مدرسه! بعدش با اون معلم کلی ریختیم رو هم، حتی یه شب منو برد خونه‌شون!

    عجب دورانی بود ها هر لحظه‌اش یه دنیا خاطره هست، کاش آدم‌ها هیچ وقت بزرگ نمی‌شدن و تو همون دنیای بچگانه می‌موندن!

  8. #8
    عضو دائم
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    نوشته ها
    1,732
    تشکر تشکر کرده 
    32
    تشکر تشکر شده 
    3,299
    تشکر شده در
    1,408 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط tasnimsg نمایش پست ها
    من روز اول مدرسه خانم معلم لپم رو کشید! زدم زیر گریه و از مدرسه رفتم بیرون، هر چی هم معلم صدام کرد و دنبالم اومد محلش نزاشتم!! بدو بدو رفتم خونه (نزدیک بود به مدرسه) به مامانم گفتم معلم بی خودی لپ منو کشید! خلاصه با مامانم رفتیم مدرسه و معلم بنده خدا کلی توضیح داد که مثلا می خواسته محبت کنه و نمی‌دونسته این طوری میشه و از این صحبت‌ها! همون دفعه هم شد بار اول و آخر در رفتنم از مدرسه! بعدش با اون معلم کلی ریختیم رو هم، حتی یه شب منو برد خونه‌شون!

    عجب دورانی بود ها هر لحظه‌اش یه دنیا خاطره هست، کاش آدم‌ها هیچ وقت بزرگ نمی‌شدن و تو همون دنیای بچگانه می‌موندن!
    خیلی غلط اندازی ....

    منم جای معلمت بودم همین کارو میکردم ! ( عکستو دقت کن )

  9. #9
    عضو دائم
    تاریخ عضویت
    Jan 2009
    محل سکونت
    یزد
    نوشته ها
    2,773
    تشکر تشکر کرده 
    914
    تشکر تشکر شده 
    2,780
    تشکر شده در
    1,757 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1eng.ir نمایش پست ها
    از بس که فضول بودی
    فضول نبودم. همیشه بیست میشدم اون بار شدم ۱۹.۵ اینم از موقعیت سو استفاده کرد و تنبیه کرد ما رو
    سال سوم دبستان ۱۹ میشدم گریه میکردم معلم بیستم میداد

    نقل قول نوشته اصلی توسط tasnimsg نمایش پست ها
    من روز اول مدرسه خانم معلم لپم رو کشید! زدم زیر گریه و از مدرسه رفتم بیرون، هر چی هم معلم صدام کرد و دنبالم اومد محلش نزاشتم!!
    من امادگی بخاطر همین مساله نرفتم # رفتم نگاه کردم و برگشتم خونه


  10. #10
    کاربر اخراج شده
    تاریخ عضویت
    Aug 2008
    محل سکونت
    فارس - شیراز
    نوشته ها
    1,033
    تشکر تشکر کرده 
    225
    تشکر تشکر شده 
    973
    تشکر شده در
    675 پست

    پیش فرض پاسخ : یادش بخیر ...

    من اسم های معلم ها رو روی کتاب یادگاری نوشتم و هنوز هم دارمشون =p~
    اما دوره راهنمایی و دبیرستان درس ها سخت بود همه رو جر دادم رفت

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •