پاسخ : یک سرگذشت تلخ , یک حقیقت از فضای مجازی
امید زدی تو کار بوتیک رفیق؟؟داداش اون شلواره چی شد ؟ آدرس بدم ؟
________
من اولین باری که تو عمرم کامپیوتر دیدم اول دبیرستان بودم.سال 74 اینا بود
ویندوز 95 تازه اومده بود.برنامه نویسی خیلی سخت بود اونموقع.کیو بیسیک و کوئیک بیسیک رو تک و توک یادشونه بچه ها....
ولی خب علاقه داشتم به این کار و واردش شدم
و معتقد بودم شکست تو کاری که بهش علاقه دارم،بهتر از موفقیت تو کاریه که بهش هیچ علاقه ای ندارم
از اون سالها 19-20 سال میگذره.برنامه نویسی خیلی ساده شده.ide های مختلف.زبون های جدید.کتابخونه ها و کد های اماده.گوگل ساخته شد.جستجو و پیدا کردن راحت شد.فروم های اینترنتی اومدن برای رفع مشکلات.کتاب های الکترونیکی اومد.یادگیری ساده و ساده تر شد.نیاز به کلاس و دانشگاه نیست دیگه.
دیگه به سختی قبل نیست که هرکسی نتونه بیاد سمتش
طراحی وب هم همینطور.فریمورک های مختلف اومد و ساده تر شد.برنامه های کد نویسی و....
اونموقع یه وب طراحی میکردی میگفتی خب حالا هاست و سرور از کجام درارم....... ولی حالا یه سرچ کوچولو میکنی ده هزار تا میاره برات.هرکی تو خونه اش یه هاستینگ داره
برا همین بازارش دیگه اشباع شده.شدیدا رقابتی شده.شل بگیری سفت میخوری.تا خرخره پره
فقط حوزه وب و آی تی هم اینجوری نیست.همه زمینه ها همینه.همه مینالن.چکار میشه کرد؟
وقتی جیب خالیه،نشین مشتری بیاد سراغ تو.خب تو برو سراغ مشتری.سایتایی مثل پونیشا،پارس کدرز و... میتونی بری پروژه بگیری انجام بدی
بقول خودت آدم حرفه ای روزیش دست خداست.چه نیاز به بنده ی خدا؟؟
______________________
انقد هم سیگار سیگار نکن ما هی ترک میکنیم نمیکشیم پستا و عکس امضای تورو میبینیم وسوسه میشیم باز
نوشته اصلی توسط ThCWEB co
تو دور باشن بهتره ما بریم سره دنیای نا مجازی و شبا بیایم خاطره ای زنده کنیم 