چرا مدرسهها به اينترنت پرسرعت نياز دارند - بخش اول
آینده برگزاری آزمون
ماهنامه شبکه - مهر 1392 شماره 149
نويسنده: آرن دونکان منبع: ساينتفيک آمريکن، آگوست 2013 ترجمه: علی حسينی
اشاره:
ماهنامه شبکه - آينده آزمونهای درسی با دسترسی به پهنای باند بيشتر، آموزگاران و دانشآموزان بيشتری از جديدترين ابزارهایديجتال بهره خواهند برد.
آنچه که در ادامه خواهيم خواهند مقالهای است از آرن دونکان که لزوم استفاده از فناوری ديجيتال در مدارس ايالاتمتحده را بررسی کرده است. بديهی است که شرايط کشورهای گوناگون از جهتهای مختلف با هم فرق دارد اما نکته اينجا است که کاراکتر اصلی در همه اين بحثها «انسان» و به عبارتی دقيقتر «دانشآموز» است که هر جای زمين که باشد برای يادگيری هرچه بهتر به نيازها و استانداردهای تقريباً مشابهی نياز دارد. از اينرو خواندن اين مقاله میتواند نيازهای حال و آينده کشور ما را نيز بيش از پيش بهتصوير بکشد و نقش استفاده از فناوری ديجيتال و از جمله اينترنت باندپهن را يادآوری کند. بهتازگی فرصتی برايم پيش آمد تا از آينده بازديد کنم! آينده کذایی، کلاس درس خانم کريستی فورد در شهر ديترويت (امريکا) بود. آن روز به آن کلاس دعوت شده بودم، کلاس متعلق به بچههای پنجمی و ششمی بود و چنان در تحرک و فعاليتهای درسی غرق بودند که لازم نبود فورد بهطور مستقيم مديريتشان کند. بهجای اينکار، به شخصه با معدودی از دانشآموزان (درباره پرسشها يا ايرادهای احتمالیشان در مطالب درسی) حرف میزد و ديگران بهطور مستقل در گروههای کوچک مشغول کار بودند و از آنچه که درباره منظومه شمسی خوانده بودند با هم گفتوگو میکردند. بعضیها نيز روی زمين پهن شده بودند و داشتند مدلهای سهبعدی میساختند. بعضی از بچهها هم مشغول يادگيری بازیها و برنامههای لپتاپها بودند. اما همانطور که از اوضاع و احوال فورد و ديگران در آکادمی هنرهای نمايشی برندا اسکات (Brenda Scott Academy for Theatre Arts) برمیآمد، فعاليتهای آنها چيزی فراتر از سرگرمی و کارکردن با فناوری جالب روز بود. در لايههای زيرين اين جنبو جوش ظاهری، برنامهای جريان داشت که با پشتيبانی فناوریهای ديجيتال تبيين شده بود و هدفش اين بود که فرآيند يادگيری هر دانشآموز را با نيازهای او منطبق کند. رويه معمول در کلاسهای سنتی اين است که دانشآموزان يک درس را کامل میکنند و بعد میروند سر درس بعدی. در اين کلاسها همه دانشآموزان با هم حرکت میکنند و اغلب مشخص نمیشود که آيا آنها درس فعلی را بهخوبی يادگرفتهاند يا نه.
در اينجا هر دانشآموز با سرعت و روال خاص خودش کار میکند و برای اينکه يک درس را کامل کند، زمان کافی دراختيار دارد که اين مدت زمان بسته به روند پيشرفت هر يک از آنها میتواند کم يا زياد باشد و پس از آن درس بعدی را شروع میکند. هر يک از بچهها براساس برنامه درسی اختصاصی خودشان پيش میروند و فورد هم میتواند با استفاده از منابع عظيم ديجيتال که در دسترس او واقع شده است (شامل انتشارات معمول، منابع کاملاً آزاد ديجيتال و مطالب اصلی و خاص خودش) مطالب لازم را به دانشآموزان ارائه دهد.
انقلاب ديجيتال تقريباً همه جنبههای زندگی روزانه امريکاییها را (از نحوه خريدشان گرفته تا نحوه مکاتبه آنها) دستخوش تغيير کرده است. مدارس نيز (که تاکنون بسياری از آنها در استقبال از نوآوری کند بودهاند) دارند درهای خود را بهروی اين انقلاب ديجيتال میگشايند. مزيتهای فناوری ديجيتال برای دانشآموزان کلاس فورد مشخص است (با وجود اين استقبال، فناوری هنوز در بسياری از مدارس حضور فراگيری ندارد و کلاس درس فورد جزء معدود موارد موجود است). از اينرو آنچه که در کلاس او اتفاق میافتد، عادی و معمولی نيست. خطر کار نيز همينجا است. زیرا ممکن است استفاده از ابزارهای يادگيری ديجيتال در بعضی از مدارس (بهطور عمده مرفه و متمول) اختلافهای مسبوق به سابقه و موجود بين قدرت يادگيری دانشآموزان را از آنچه که هست عميقتر کند (بهجای آنکه به ابزاری برای پر کردن اين شکاف مبدل شود) و بهطور عمده دانشآموزانی از آن بهره ببرند که قدرت يادگيری بيشتری دارند. بههمين علت است که مديريت تحتامر دولت اين کشور) برای اطمينان يافتن از دسترسی و برابری دانشآموزان همه نواحی در استفاده از ابزارهای ديجيتال آموزشی وارد گود شده است.
برنامهها و اقدامات آنها شامل موارد گوناگونی است: سرمايهگذاری در برنامههای خلاقانهای که فرآيند يادگيری را با نيازهای دانشآموزان هماهنگ میکند؛ سرمايهگذاری برای طراحی امتحانها و ارزيابیهای جديد که بخشی از تلاشهای دولت برای ارتقای استانداردهای يادگيری است و نيز يک برنامه و تلاش پنجساله که در نتيجه آن همه دانشآموزان به اينترنت باندپهن و بیسيم دسترسی پیدا خواهند کرد. اما برای به نتيجه رسيدن اينکار همه اعم از آموزگاران، توسعهدهندگان فناوری و مديران سيستمها بايد همکاری کنند تا دانشآموزان همه نواحی کشور بتوانند از همان فرصتهاییکه بچههای کلاس خانم فورد برخوردار هستند بهره ببرند.
فناوری و تغيير
دانشآموزانی که امروز در دبستانها درس میخوانند حدود سال 2030 ميلادی از دانشگاه فارغالتحصيل خواهند شد. پس دوران کاری آنها به نيمه دوم قرن بيستويکم کشيده خواهد شد. بديهی است اقتصاد دوران آنها در مقايسه با ما و جهان امروز ما، بيش از پيش بر دانش و فناوری استوار خواهد بود. پس مدارسمان بايد بهگونهای باشند که بتوانند دانشآموزان را برای آن آينده کذایی آماده کنند و انجام درست اينکار برعهده ما است. آمادگی آنها برای رويارویی با دنيای آينده قدرت اقتصادی کشور را تضمين خواهد کرد.
فناوری ديجيتال در تضمين اين آمادگی نقش بزرگی بازی میکند. اين فناوری ديوارهایی را که از ديرباز دانشآموزان و آموزگاران را در خود محصور کرده بود بيش از هر زمان ديگری متزلزل خواهد کرد (و ارتباط آنها با يکديگر و جهان خارج را آسان خواهد کرد) و هر معلمی میتواند در يک چارچوب مجازی با معلمی ديگر ارتباط برقرار کند و به اين وسيله نه تنها میتوانند برنامههای درسی را با هم بهاشتراک بگذارند بلکه درباره راهکارهای مؤثرتر تدريس نيز بهصورت آنلاين به رايزنی و گفتوگو بپردازند. دانشآموزان (بهويژه آنهایی که بهلحاظ جغرافيایی در مناطق دورافتادهتری قرار دارند يا آنهایی که در قالب برنامههای خاص و محدود برای يادگيری دروس پيشرفتهتر نامنويسی کردهاند) میتوانند با استفاده از ارتباطات وب و ويدیوهای آنلاين با متخصصانی هزاران مايل دورتر از خود در ارتباط باشند و تقريباً از منابع آموزشی نامحدودی بهره ببرند.
در همين حال، توسعهدهندگان برنامههای کاربردی نيز مشغول ساخت برنامههای آموزشی خاصی هستند که روی موبايل اجرا میشوند و تقريباً همهجا میشود از آنها استفاده کرد. بسياری از برنامههای آموزشی رايج با همکاری آموزگاران و توسعهدهندگان نرمافزار طراحی شدهاند. مزيت ديگر فناوری ديجيتال فراهمآوردن امکان يادگيری آنلاين و رو در رو است تا اينگونه آموزگاران بتوانند دانشآموزان را مطابق با ملاحظات موردنظرشان گروهبندی کنند و درباره نحوه پيشرفت آنها به دادههای باارزشی دست يابند. علاوهبر اين، سايتهایی مانند آکادمیخان (Khan Academy) نيز توضيح و ارائه مطالب گوناگون و درخواستی را روی دستگاههای موبايل ممکن است. اين مطالب بسيار گستردهاند و از جمع و تقريق رياضی گرفته تا مباحث پيچيدهتری مانند اختروشها (کوزارها) و برخورد کهکشانها بين آنها به چشم میخورد. دانشآموزان نيز بيش از پيش به شبيهسازیهای مجازی روی خواهند آورد. بچهها با کمک اين شبيهسازیها میتوانند مثلاً ساختار مولکولی مواد را مانند فضای داخلی يک ساختمان مورد کنکاش و تحقيق قرار دهند.
با استفاده از فناوریهای نو سرعت دانشآموزان در يادگيری اين مطالب بسيار افزايش میيابد. يکسوم دانشآموزان دبيرستانهای ايالاتمتحده دروس را بهصورت آنلاين دنبال میکنند و ميليونها نفر نيز در کلاسهای دانشگاهی مبتنیبر وب ثبتنام کردهاند.
ماجرای جالبی است. البته، فکر نمیکنم که هر فناوریای بتواند سبک و سياق رايج در مدارس را از نو تعريف کند. علاوهبر اين، معتقدم فناوری هرگز نمیتواند جايگزين آموزگاران شود. ارتباط انسانی بين آموزگار و يادگيرنده ضروری است و اين ارتباط عنصر ثابت حيطه آموزش باقی خواهد ماند. البته، فناوری میتواند با کمککردن به معلمان جهت بهرهگيری مؤثرتر از زمان و مهارتشان اين ارتباط انسانی را کارآمدتر و فرآيند يادگيری را بسته به نيازها و علايق تکتک دانشآموزان شخصیتر و سفارشیتر کند.
يادگيری شخصیسازیشده با کمک فناوری
يکی از مهمترين رويکردهای فناوری اين است که معلمان کمک کنند تا يادگيری هر دانشآموز را با نيازهای او هماهنگ کنند (و اداره آموزش و پرورش ايالات متحده تلاش میکند اين طرح را با شتاب بيشتری اجرایی کند). يکی از انتقادهای بهجایی که هميشه متوجه سيستم آموزشی ايالاتمتحده بوده، اين است که همه بچهها و ضعفها و قوتهایشان را يکسان میپندارد. شخصیسازی يادگيری ايدهای است که میگويد سرعت، راهکار و شرايط يادگيری بايد متناسب با نيازها و علايق هر فرد باشد. اينکه آموزگار بايد هر درس را باتوجه به نيازهای هر دانشآموزان ارائهدهد در سخن ساده و اما در عمل سخت است. اينجا است که فناوری میتواند کمکحالمان باشد. اگر امکان يادگيری رو در رو و آنلاين فراهم شود آموزگار میتواند شرايطی ايجاد کند که هر دانشآموز با روال و سرعت خاص خودش کار کند. همچنين آموزگار میتواند گروهبندی دانشآموزان براساس تواناییهایشان را با انعطاف بيشتری انجام دهد و نيز به جريانی پويای از اطلاعات دسترسی داشته باشد که به او نشان میدهد دانشآموزان در کدام قسمتهای درس بهتر کار میکنند و کجاها مشکل دارند.
اداره آموزش و پرورش ايالاتمتحده از ايالتها و مدارسی که درتلاش هستند مدلهای مربوط به يادگيری شخصیسازیشده را در مجموعه خود بهکار بگيرند، پشتيبانی میکند. اين پشتيبانی در بعد مالی خود در قالب بودجهای باعنوان Race to the Top-District به مرحله اجرا درآمده است و طی آن 55 ناحيه آموزشی در 11 ايالت و ناحيه کلمبيا دارند نشان میدهند که چطور میشود از فناوری برای شخصیسازی آموزش استفاده کرد و ابزارهای نوآورانه را در دسترس مديران مدارس و معلمان قرار داد.