منم فکر نکنم از این بستر آبی برای ما گرم شهدوستی می گفت پدرم در بیرون می خندید و خوش وبش می کرد و خرج می کرد، در خانه برای من و مامان و بچه ها اخم ها و نداری هایش را با عصبانیت تحویل می داد.
منم فکر نکنم از این بستر آبی برای ما گرم شهدوستی می گفت پدرم در بیرون می خندید و خوش وبش می کرد و خرج می کرد، در خانه برای من و مامان و بچه ها اخم ها و نداری هایش را با عصبانیت تحویل می داد.
^_^
▃ ▅ ▇ ▓ WebHostingTalk.ir ▓ ▇ ▅ ▃
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)