انشای دانشآموز دوم دبستان در مورد حيوانات !!!!!!!*ما حیوانات را خیلی دوست داریم.بابایمان هم همینطور.
ما هر روز در مورد حیوانات حرف میزنیم. بابایمان هم همینطور.
بابایمان همیشه وقتی با ما حرف میزند از حیوانات هم یاد میکند.مثلا امروزبابایمان دوبار به ما گفت؛ توله سگ مگه تو مشق نداری که نشستی پای تلوزیون؟
و هر وقت ما پول میخواهیم می گوید؛ کره خر مگه من نشستم سر گنج؟
چند روز پیش وقتی ما با مامانمان و بابایمان رفتیم خونه عمه زهرا اینا یکتاکسی داشت می زد به پیکان بابایمان.بابایمان هم که آن رویسگش آمده بود بالابه آقاهه گفت؛ مگه کوری گوساله؟آقاهه هم گفت؛ کور باباته یابو، پیاده میشمهمچین میزنمت که به خر بگی زن دایی،بابایمان هم گفت: برو بینیم بابا جوجه وعین قرقی پرید پایین ولی آقاهه از بابایمان خیلی گنده تر بود و بابایمان رامثل سگ کتک زد.بعدش مامانمان به بابایمان گفت؛ مگه کرم داری آخه خرس گنده؟
مجبوری عین خروس جنگی بپری به مردم؟






پاسخ با نقل قول