-
October 20th, 2009, 01:02
#1
عضو جدید
-
تعداد تشکر ها ازhostironi به دلیل پست مفید
-
October 20th, 2009 01:02
# ADS
-
October 20th, 2009, 01:19
#2
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
یه بار بوشهر توی گرما منتظر ماشین وایساده بودم که مثلا به کارم برسم
دومتر اونورتر هم یه خانم و پسر کوچولوش و یه خانم مسن تر وایساده بودند
عبوریها رد میشدن و به من توجهی نمی کردن!! احتمالا منو نمیدیدن
ولی جلو پای خانم توقف میکردن؛با وجود اینکه مسیر ایشون یه جای نسبتا دور تر و بد مسیر بود تاکسی اونها رو سوار کرد
خانم مسن تر به نشانه اعتراض گفت :
این مار رو تا خونه نمیبره
اون جوونتره گفت:
من میرم جلو میشینم خرش میکنم!!!
برق از سه فاز ما پرید!
تا چند دقیقه هرچی تاکسی ها بوق میزدند متوجه نبودم!
مونده بودم تو کار این موجودات خبیث!
نکات قابل تاملی هست بقیه اش با خود خودتون!!
-
تعداد تشکر ها ازiranoptic به دلیل پست مفید
-
October 20th, 2009, 02:59
#3
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا

نوشته اصلی توسط
hostironi
یک روز زن و مردی ماشینشون با هم تصادف می کنه، به طوری که ماشین هردو به شدت آسیب می بینه، ولی هردو نفرشون به طرز معجزه آسایی جون سالم به در می برند. بعد از اینکه هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون اومدن، خانم رو به آقا کرد و گفت: آه! چه جالب! شما مرد هستید! ببینید چه به روز ماشین هامون اومده! همه چیز داغون شده، ولی ما سالم هستیم! این باید یک نشانه از طرف خدا باشه که این طوری با هم ملاقات کنیم و زندگی مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!

مرد هم با هیجان پاسخ داد: بله،=p~ کاملا با شما موافقم،

این باید نشانه ای از طرف خدا باشه! بعد اون زن ادامه داد و گفت: وای خدای من! اینجا رو ببین! یک معجزه دیگه! ماشین من کاملا داغون شده ولی این شیشه مشروب سالم مونده! مطمئنا خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن رو جشن بگیریم!
زن مشروب رو به مرد داد و مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان داد،

در بطری رو باز کرد و نصف شیشه رو با ولع سر کشید!

بعد بطری رو برگردوند به زن که او هم بنوشه... اما زن در بطری رو بست و شیشه رو با خونسردی برگردوند به مرد!
مرد با تعجب گفت: شما نمی نوشید؟
و زن در جواب گفت: "نه، فکر می کنم باید منتظر پلیس بشم!"
خیلی باحال بود ! ولی خدا را شکر کن خانم .... اینحا ندارم و اگر نه ... !
-
-
October 20th, 2009, 08:24
#4
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
-
-
October 20th, 2009, 08:45
#5
عضو انجمن
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
-
-
October 20th, 2009, 09:33
#6
عضو جدید
ویرایش توسط hostironi : October 20th, 2009 در ساعت 09:37
-
-
October 20th, 2009, 09:46
#7
عضو جدید
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
عناوين بعدي
50 مزیت مرد بودن
سرانجام قصه چت
عشق از زبان بچهها
دلایل رد کردن دخترها توسط پسرها
اگه هر كدومو شنيدين يا جايي خوندين بگين نذارم
-
-
October 20th, 2009, 10:37
#8
عضو انجمن
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
یه چیزی به ذهنم رسید بپرسم!
توی این انجمن خانم هم هست؟
-
-
October 20th, 2009, 11:01
#9
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا

نوشته اصلی توسط
sadegh
یه چیزی به ذهنم رسید بپرسم!
توی این انجمن خانم هم هست؟
آره هست، خوبشم هست
-
-
October 20th, 2009, 11:44
#10
پاسخ : ماجرای تصادف خانم و آقا
-