بی کاری یا بی کارمندی؟!

[shahinmq]

جدای تمامی حرف هایی که گفته شده، شما فکر کردی من وزیر ارتباطاتم؟(که البته اگرم بودم بازم کاری از دستم برنمیومد!)
با توجه به وضعیت کشور، شرایط از دست یکی دو نفر کاملا خارج شده و مسئولیت روی دوش همه است.
تقصیر من یا شما نیست که خونه شده 300 میلیون که طرف بعد از N سال کار کردن بتونه یدونه نقلیشو بخره!
بله ما میتونیم حقوق ها رو افزایش بدیم ولی به شرطی که اصلا کاری صورت بگیره
شما الان نگاه کنید، چندتا شرکت متخصص هاستینگ داریم واقعا؟ به 10 تا هم نمیرسند که واقعا میانگین رضایت مشتری ها رو مثبت کنند.
چرا؟چون افرادی مثل بعضی از دوستان خودشون رو اینقدر بالا بردن که نه کار درستو حسابی گیر خودشون اومده و نه مفید برای بقیه واقع شدند، در نتیجه شرکت های تازه تاسیس مثل ما به افراد معمولی (و یا پایین تر از معمولی) راضی شدند که کارشون رو راه بندازند.
آقا برید سر کار، یه مدت سختی بکشید، اونوقت ببینید که شرکت داره پیشرفت میکنه و قطعا حقوق شما هم افزایش پیدا میکنه.
شما دوتا شرکت دیجی کالا و اینتورک رو مثال زدید، اصلا این شرکت ها کارشون بر پایه هاستینگ و برنامه نویسی نیست.سود هایی که این دوتا شرکت بصورت مستقیم از مشتری بدست میارند رو اصلا نمیتونید با صنف ما مقایسه کرد، چطور انتظار مقایسه دستمزد هارو دارید؟
-----------
شما دارید اروپا رو با ایران مقایسه میکنید؟خوبه منم پرایدو با پورشه مقایسه کنم؟
چیه غرب با ایران یکسان هست که توی این مورد باشه؟
آخه یه حرفی بزنید که بشه خوند و نخندید(و گریه نکرد!)

واقعا حرف درستیه ، شما تنها نیستی که چنین حقوقی میدی ، حقوق پایه اداره کار هستش که شما بازم بالا تر گفتی . حالا چون تو یه کشور دیگه فلان برنامه نویس n دلار حقوق میگیره دلیل نمیشه اینجا هم به همین صورت باشه. بله تو کشور های دیگه برای خریداری نرم افزار هزینه های زیادی پرداخت میشه و حقوق برنامه نویس هم رعایت میشه ! اما تو ایران شما بشین خودتو بکش یک سیستم مدیریت محتوا بنویس برای فروش ، فرداش یه سایت دیگه سیستم شما رو نال کرده داره میفروشه یا رایگان منتشر کرده.خوب وقتی همه ی ما دنبال هزینه نکردن هستیم چطور توقع داشته باشیم برنامه نویس هر چند حرفه ای حقوق بالایی دریافت کنه وقتی که وضعیت خرید به این گونه است ؟صاحبکار که نباید از جیب خودش پرداخت کنه باید انقدر فروش داشته باشه که حقوق منطقی هم پرداخت بشه.
هرچند تو کشوری زندگی میکنیم که حقوق پایین داریم و مخارج رو به افزایش است که باز هم خودمون این شرایط رو ایجاد کردیم خودمون حاضر نیستیم حق و حقوق یک بنده خدارو رعایت کنیم براش هزینه کنیم.خیلی ها هستند خانواده ای را اداره می کنند و شبانه روز کار می کنند و حقوقشون کم تر 2 میلیون هستش اون بنده خداها چی باید بگن !

سلام
ما بصورت عمده دوگروه معیار برای بررسی داشتیم.
گروه اول که به شخصیت مراجعه کننده برمیگشت که طبق اولویت:
1- صداقت در گفتار و رفتار
2- وضعیت پایدار نظام وظیفه حداقل برای یکی دو سال آینده
3- ترجیحا در حال تحصیل نباشند(برای نظم در حضورشون)
4- روابط عمومی

گروه دوم که به تخصص مراجعه کننده توجه میشه طبق اولویت:
1- میزان تسلط به Backend زبان PHP
2- مدیریت زمان
3- میزان تسلط به Frontend

هرچند که معیار های شخصیتی ما از گروه معیار های تخصصی برامون اهمیت بیشتری داشت چون هر چقدر شخصیت قابل اعتماد تر باشه رغبت ما برای سرمایه گذاری روی چنین افرادی بیشتره
اکثرا علاقه به کارآموزی داشتند که بنده اشتباهی که کردم این بود که اکثرا رو رد کردم، چون حداقل تا الان نصف مسیر رو گذرونده بودند

نمیدونم تو کشور ما فقط اینطوریه یا جاهای دیگه هم هست ، همه خوشون رو بالا میبرن به طور مثال شخصی که یک خط از سیستمی رو ویرایش می کنه تا کسی که در مقاطع راهنمایی یا هنرستان ها درحال یادگیری html یا php یا visual basic هستش اسم خودشون رو برنامه نویس حرفه ای میزارن.پس شما انتظار نداشته باش آقایی تشریف بیاره بگه من فلان کار رو 50% دانش دارم (خیلی کم پیدا میشه)،نمیدونم چرا همه فکر می کنن رشته های کامپیوتر درس های آسونی هستش !در دوره انتخاب رشته هرکس حال خوندن نداره میگن برو رشته کامپیوتر :| اکثر کسایی هم که از همین رشته وارد دانشگاه میشن اکثرا در اثر رو خونی بوده نه کمتر نه بیشتر. شما باورت میشه در دانشگاه دولتی (رشته مهندسی نرم افزار)که بنده با رتبه 1000 رفتم درس برنامه نویسی رو فقط 2 نفر با 20 پاس می کنن بقیه زیر 8 ؟من نمیفهمم دلیل اینکه دوست داشتن برنامه نویسی در پیش بگیرن چی بوده !من حاضرم هرچی که بخواهید رو بدم ولی شرط میبندم مفهوم frontend و backend را از اکثر دانشجو های برنامه نویسی بپرسید نمیدونن (خودم قبلا سوال کردم ، جسارت به دانشجو ها نباشه خودم هم دانشجو هستم)متاسفانه اکثر ما کورکورانه زندگی می کنیم ، رشته ای رو انتخاب می کنیم و جالب تر از اون اکثرا مشغول به کاری میشیم که 1% هم ارتباطی با رشته ی ما نداره.(شرمنده یک دردودل کوچک هم میشه اسمش رو گذاشت و کمی پاسخ به معیار های شما که شاید مشکل خیلی ها باشه)