-
December 23rd, 2014, 16:52
#21
پاسخ : نت دنیای من است
شما یادتون نمیاد، تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن… آب بخوریم
شما یادتون نمیاد، شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲ سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !
شما یادتون نمیاد، قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..
شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.
شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ
شما یادتون نمیاد، ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.
شما یادتون نمیاد، تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.
شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.
شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی ! شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.
شما یادتون نمیاد، سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شکر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.
شما یادتون نمیاد؛ جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.
شما یادتون نمیاد، پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !
شما یادتون نمیاد، اون قایق ها رو که توش نفت میریختیم و با یه تیکه پنبه براش فتیله درست میکردیم و بعد روشنش میکردیم و میگذاشتیمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا میکرد و حرکت میکرد و ما هم کلی خر کیف میشدیم..!!!
شما یادتون نمیاد، شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت.
شما یادتون نمیاد، زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون .
شما یادتون نمیاد، یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.
شما یادتون نمیاد، دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟
شما یادتون نمیاد، ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !
شما یادتون نمیاد، که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو !
شما یادتون نمیاد، پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد !
شما یادتون نمیاد، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !
شما یادتون نمیاد، آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی !
شما یادتون نمیاد، گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن
شما یادتون نمیاد، آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !
شما یادتون نمیاد، یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم !
شما یادتون نمیاد، با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه !
شما یادتون نمیاد، انگشتر فیروزه، خدا کنه بسوزه !
شما یادتون نمیاد، اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم رو در مینوشتن: آمدیم نبودید!!
شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !
شما یادتون نمیاد، گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه… بالهاشو زود میبنده… روی گلها میشینه… شعر میخونه، میخنده !
شما یادتون نمیاد، اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررترررررررررر ررر صدا میداد !
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم می خواستیم بریم حموم باید یک ساعت قبل بخاری تو حموم روشن میکردیم.
شما یادتون نمیاد، آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
شما یادتون نمیاد، اونجا که الان برج میلاد ساختن، جمعه ها موتورهای کراس میومدن تمرین و نمایش. عشقمون این بود که بریم اونا رو ببینیم. راستی چی شدن اینا
شما یادتون نمیاد، چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد ۴ تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.
شما یادتون نمیاد، …تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم!
شما یادتون نمیاد، که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره.
شما یادتون نمیاد، انگشتامونو تو هم کلید میکردیم یکیشونو قایم میکردیم اینو میخوندیم: بر پاااا….بر جاااا…. کی غایبه؟ مرجاااان…دروغ نگو من اینجااام…
شما یادتون نمیاد، چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر.
شما یادتون نمیاد، توی سریال در پناه تو وقتی بابای مریم سیلی آبداری زد به رامین چقدر خوشحال شدیم!
شما یادتون نمیاد، بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!
شما یادتون نمیاد، دبستان که بودیم معلم بهداشت یه ساعتایی می اومد با مدادامون لای موهامونو نگاه می کرد.
شما یادتون نمیاد، این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…
شما یادتون نمیاد، مراد برقی عاشق محبوبه بود، وقتی سریال مراد برقی شروع میشد پرنده تو خیابونها پر نمیزد.
چه شیطونی هایی می کردیم یادش به خیر یاد کودکی…….و زمان خوبم و همه بچه های اون موقع…. یاد اون روزا بخیر…………..
-
تعداد تشکر ها ازForozan به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014 16:52
# ADS
-
December 23rd, 2014, 17:05
#22
عضو دائم
پاسخ : نت دنیای من است
Forozan جان واقعا یادش بخیر
مارو خیلی بردی عقب
چه روزهایی داشتیم ! چه شیطنت هایی
چه حالی میداد رویاهای بچگی....
خدایا شکرت
-
تعداد تشکر ها ازvahab00 به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 17:11
#23
عضو انجمن
پاسخ : نت دنیای من است
سلام
چقدر زود میگذره
دقیقا همینه ما هر کاریم کنیم اخرش بر میگردیم تو دنیای مجازی
چقدر سرمون کلاه گذاشتند ....
چقدر اعتماد کردیم .....
چقدر نرخ ارز بالا پایین شد ....
بازم اینجاییم هر بار که زمین خوردیم دوباره برگشتیم .....
مرکز تخصصی خدمات سرور مجازی میزبان اول
منتظر شنیدن صدای گرم شما هستیم :
تلفن : 02188339415
ایمیل:
info@mizbanaval.com
-
تعداد تشکر ها ازmizbanaval به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 17:37
#24
عضو انجمن
-
تعداد تشکر ها ازpc30 به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 17:37
#25
-
تعداد تشکر ها ازhossein6151 به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 18:14
#26
پاسخ : نت دنیای من است
تاپیک خاطرات شد، ولی من که از اینترنت چیزی رو پیدا نکردم و چیزی بهم اضافه نشد.
- - - Updated - - -
یا بهتر بگم اینترنت دنیای من نیست.
-
تعداد تشکر ها ازسرزمین به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 18:15
#27
عضو جدید
پاسخ : نت دنیای من است
-
تعداد تشکر ها ازrezakhani به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 18:47
#28
عضو دائم
پاسخ : نت دنیای من است

نوشته اصلی توسط
pc30
واقعا یادش بخیر اون زمان کامپیوتر ما روی زمین بود و باید دراز میکشیدیم تا بتونیم استفاده کنیم رمش 32 بود

بازی فقط هرکول و موتور کوهستانی داشت هه :||||| هفته ای یبارم نمیزاشتن دست بزنیم با کلی بهونه و ادا اطفال از کار در میرفتیم و میرفتیم سراغ کامپیوتر ! لول تو فامیل یه دخترم بود میخواست کامپیوتر یاد بگیره من فقط بخاطر اینکه باهاش دراز بکشم میگفتم بیا من بلدم

) ایی اون موقع دستشو میگیرفتم میگفتم باید باهم دوتایی موس رو میگرفتیم میگفتم تو زورت نمیرسه تنهایی

) کلا عالی بود یادش بخیر پ.ن : وهاب جان شما که با عشق کار میکنی و پول برات مهم نیست یه قالب توپ با عشق برای من بزن

سلام بزرگوار
اینکه بنده گفتم بخاطرپول کار نمیکنم دلیل این نیست که رایگان کار کنم
وقت هایی شده کار نکردم و یا رایگان کار کردم
من قیمت خواصی برای کارام نمیذارن و دوستانی که منو میشناسن میدونن من همیشه اول کار ی رنج قیمت میدم بعد از کاربر میخوام خودش بگه تا چه حد میتونه هزینه کنه
شما هم مشکلی نداره شما psdش رو بزن ما براتون کد میکنیم

نوشته اصلی توسط
rezakhani
دنیای کوچکی دارید .
دنیای کوچکم را دوست دارم
میگن هرحا دلت خوش باشه اونجا خونته
-
تعداد تشکر ها از vahab00 به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 18:51
#29
عضو انجمن
پاسخ : نت دنیای من است

نوشته اصلی توسط
vahab00
سلام بزرگوار
اینکه بنده گفتم بخاطرپول کار نمیکنم دلیل این نیست که رایگان کار کنم
وقت هایی شده کار نکردم و یا رایگان کار کردم
من قیمت خواصی برای کارام نمیذارن و دوستانی که منو میشناسن میدونن من همیشه اول کار ی رنج قیمت میدم بعد از کاربر میخوام خودش بگه تا چه حد میتونه هزینه کنه
شما هم مشکلی نداره شما psdش رو بزن ما براتون کد میکنیم
دنیای کوچکم را دوست دارم
میگن هرحا دلت خوش باشه اونجا خونته
درود شوخی کردم فقط مزاح بود عشق به کار در مرحله اول موفقیت هست
دوم من خودم هم کارم برنامه نویسی هست و اینو میدونم که رو هیچ برنامه ای نمیشه قیمت گذاشت
چون به نظرم خیلی ارزشش بالاست
کارهایی را که انسان نمیتونه انجام بده رو برنامه هایی که ما برنامه نویس ها می نویسیم انجام می دهند
دنیای مجازی و کامپیوتر خیلی بزرگتر از دنیای واقعی هست !! درست مثل ضرب المثل معروف ( بزرگی به سن نیست به عقل است )
-
تعداد تشکر ها از pc30 به دلیل پست مفید
-
December 23rd, 2014, 19:04
#30
پاسخ : نت دنیای من است

نوشته اصلی توسط
pc30
درود شوخی کردم فقط مزاح بود عشق به کار در مرحله اول موفقیت هست
دوم من خودم هم کارم برنامه نویسی هست و اینو میدونم که رو هیچ برنامه ای نمیشه قیمت گذاشت
چون به نظرم خیلی ارزشش بالاست
کارهایی را که انسان نمیتونه انجام بده رو برنامه هایی که ما برنامه نویس ها می نویسیم انجام می دهند
دنیای مجازی و کامپیوتر خیلی بزرگتر از دنیای واقعی هست !! درست مثل ضرب المثل معروف ( بزرگی به سن نیست به عقل است )
پس شما یا نمیدونی دنیای واقعی چیه یا ... که میگی این نت بی ارزش بزرگه
-
تعداد تشکر ها از سرزمین به دلیل پست مفید