با آرزوی بهترین دود و دمها برای شما عزیزان:
قـُل قـُل قلیان چرا خاموش شد.... ما به این موسیقی عادت داشتیم
قهوه خانه بود جولانگاه ما....چون به دیزی هم ارادت داشتیم
با دوگوش خود شنیدم از کسی....حذف قلیان کار استکبار بود
قُل قلش در حکم آواز و غنا.... آتش آن موجب آزار بود
سعی اشان این بود همچون پول نفت.... دیزی و قلیان رَوَد از سفره ها
چایی لب سوز هم گردد حرام.... قهوه خانه گردد از ملت جدا
با تمام مشکلات زندگی .... می توان جنگید وحرفی هم نزد
با نبود دود ودم اما چطور....می توان خاموش بود و دم نزد؟
شکر ایزد مکَرشان برباد رفت....درفضا پیچیده شد دود و دمَش
معضلی دیگر زما حل شد رفیق....اصل مشکل رفته و مانده کمش
قهوه خانه باز پر رونق شده.... ملت بیکار قـُل قُـل می کنند
برسرکارند و با لطف خدا.... دیزی خود را تناول می کنند
قـُل قُـل قلیان چه گوید گوش دار...گویدت قلیان بکش تا زنده ای
گرکه چون «جاوید» اهلش نیستی...تا ابد در زندگی بازنده ای!!!