متاسفانه وقتی بنده واژه های پارسی اصیل ایرانی را رعایت میکنم به دوستان برمیخورد و دوست دارند عربی حرف بشنوند...!!!
از کی تا به حال تلاش برای پارسی نوشتن توهین ...... میشه من نمیدونم!!!!
بنده پارس هستم و تا جایی که بتونم تلاش میکنم واژه های تازی را از لغات و نوشته هام حذف کنم و جای آن پارسی تایپ یا صحبت کنم.
کاری که فردوسی،دهخدا و معین کردند.
اینجا پارس و ایران است پس این انجمن برای پارسی زبانان است. ما به زبان تازی در این انجمن تایپ و گفتگو نمیکنیم.
معنی بعضی از واژه ها را از فرهنگ لغت معین اینجا بیان میدارم.
در فرهنگ لغات استاد معین اینگونه ذکر شده است:
تازی (ص .) 1 - عرب ، عربی . 2 - زبان عربی .
تازی | فرهنگ فارسی معین - موتور جستجو ی ریسمون
==================
[FONT='Times New Roman', tahoma][/FONT]
پارسی (ص نسب .) 1- منسوب به پارس ، پارسی . 2 - ایرانی . 3- زرتشتی به ویژه زرتشتی ساکن هندوستان . ج . پارسیان . 4- زبان مردم پارس ، فارسی ؛ماه های ~دوازده ماه سال شمسی ایرانیان : فروردین ، اردیبهشت ، خرداد، تیر، مرداد، شهریور، مهر، آبان ، آذر، دی ، بهمن ، اسفندارمذ. ؛روزهای ~ سی روز ماه شمسی ایرانیان : هرمز، بهمن ، اردیبهشت ، شهریور، اسفندارمذ، خرداذ، مرداد، دی بآذر، آذر، آبان ، خور، ماه ، تیر، گوش ، دی بمهر، مهر، سروش ، رشن ، فروردین ، بهرا م ، رام ، باز، دی بدین ، دین ، ارد، اشتاذ، آسمان ، زامیاذ، مهراسفند، انیران .
پارسی | فرهنگ فارسی معین - موتور جستجو ی ریسمون
=================
واژه (ژِ) [ په . ] (اِ.) لغت ، کلمه .
لغت نامه | فرهنگ فارسی معین - موتور جستجو ی ریسمون
==================
مرحوم فردوسی
بسی رنج بردم بدین سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از تابش آفتاب
ارادتمند همه شما
امیر منصوری