الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل
به نام خداوند مهربان
گوگل اغلب نام الگوریتم‌های خود را به نام حیوانات و پرندگان نام‌گذاری می‌کند و گاهی نام‌گذاری‌های گوگل آن‌قدر عجیب و جذاب است که کنجکاوی افراد را برای یادگیری آن الگوریتم بسیار افزایش می‌دهد. اکنون می‌خواهیم بدانیم مرغ مگس‌خوار برای گوگل چه کاری انجام می‌دهد؟!
«هامینگ برد» یا «مرغ مگس‌خوار» کوچک‌ترین پرنده در جهان است که به‌طور میانگین حدود 80 بار در ثانیه بال میزند، به‌طوری که هنگام پرواز بال‌هایش دیده نمی‌شود و قلبش نیز حدود 1260 بار در دقیقه می‌تپد! جالب است بدانید که این پرنده می‌تواند در هوا، در جا ایستاده و یا به عقب پرواز کند. احتمالا با توجه به ویژگی‌هایی که این پرنده دارد، بتوانید حدس بزنید که کارش در گوگل چیست! درست در زمانی که گوگل به دنبال دقت و سرعت بود، «الگوریتم هامینگ برد» را معرفی کرد. اکنون می خواهیم ببینیم این پرنده کوچک با سئو چه کار دارد و چگونه سر از گوگل در آورده است.
با روی کار آمدن الگوریتم مرغ مگس‌خوار جستجوها مفهومی و دقیق‌تر شد، در واقع این الگوریتم بر محور گراف دانش (Knowledge Graph) گوگل و جستجوی معنایی (Semantic Search) کار می‌کند که اکنون به توضیح آن‌ها می‌پردازیم تا به‌صورت عمیق نحوه عملکرد این الگوریتم را درک کنید.گراف دانش گوگل چیست؟ (Knowledge Graph)
گوگل یک سال قبل از معرفی الگوریتم هامینگ برد، یعنی در سال 2012 گراف دانش را معرفی کرد و با این پروژه در نظر داشت تا تعامل بیشتری را در صفحه نتایج جستجو با مخاطبان برقرار کند. در حقیقت این پروژه حقایق مربوط به افراد و مکان‌ها که شامل اطلاعاتی در مورد دانشمندان، بازیگران، کارگردانان، فیلم‌ها، شهرها و کشورها، جزیره‌ها، دریاچه‌ها، آلبوم‌های موسیقی، سبک‌های موسیقی، سیاره‌ها، تیم‌های ورزشی و غیره می‌شود را به همراه ارتباط بینشان درک کرده و نتایجی را نشان می‌دهد که به واقعیت و آنچه ما به دنبالش هستیم بسیار نزدیک است.
اکنون برمی‌گردیم به ابتدای متن که گفتیم گوگل با ارائه الگوریتم مرغ مگس‌خوار به دنبال سرعت و دقت بالا بود، در حقیقت این الگوریتم با استفاده از گراف دانش سریعا اطلاعات معتبر را از منابعی چون ویکی‌پدیا گرفته و در همان صفحه جستجو به ما نشان می‌دهد.به‌عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می‌کنید با جستجوی نام هنرمند، سریعا در سمت راست صفحه اطلاعاتی در مورد شخص و آثارش نمایش داده می‌شود:
یا کافی است تایپ کنید «سن فریدون آسرایی» تا سریعا در همان صفحه به نتیجه مورد نظر برسید:
همچنین اگر به دنبال آلبوم‌های موسیقی یک هنرمند هستید، کافی است در گوگل این مورد را سرچ کنید تا به نتایجی دقیق همانند تصویر زیر برسید:
همان‌طور که مشاهده می‌کنید، به ترتیب سالِ انتشار آلبوم‌ها لیست شده‌اند و با کلیک روی هر آلبوم به اطلاعات بیشتری از آن در گوگل می‌رسید:
با تایپ عباراتی مانند «بهترین ..» نیز می‌توانید به اطلاعات دقیقی در هر زمینه برسید، به مثال زیر توجه کنید:
اکنون که هنرنمایی گراف دانش گوگل را مشاهده کردیم و دیدیم که تا چه حد جستجوها مفهومی و به واقعیت نزدیک شده‌اند، می‌خواهیم کمی بیشتر در مورد جستجو سمانتینک یا جستجوی مفهومی صحبت کنیم.جستجوی معنایی (Semantic Search) چیست؟
احتمالا متوجه می دانید که جستجوی مفهومی، پا را فراتر از جستجو بر اساس کلمات گذاشته است. یکی از ضعف‌های بزرگ دیگر موتورهای جستجو و حتی گوگلِ چند سال پیش این بود که یک عبارت را دقیقا بر اساس کلمات در صفحات وب جستجو می‌کرد و مشخص نمی‌شد که آیا دقیقا آن صفحه با هدف کاربر مطابقت دارد یا منظور کاربر چیز دیگری است. حتی مدیران سایت‌ها فقط از آن کلمات برای گول زدن گوگل و جذب بازدید استفاده می‌کردند.
به‌عنوان مثال وقتی کاربر «Apple» را جستجو می‌کند آیا منظور او «کمپانی اپل» است یا «میوه سیب». همچنین در گذشته عبارات اضافی مانند «در، با، از، به» و غیره که در کلمات کلیدی قرار داشتند شامل جستجو می‌شد و طبیعی بود که ضعیف موتورهای جستجو را کاربران باید جبران می‌کردند، آن‌هم با جستجوهای هوشمندانه‌تر برای دست‌یابی به نتایج دقیق‌تر. اما اکنون به لطف جستجوی معنایی، دیگر خبری از جستجو فقط بر اساس کلمات نیست، بلکه گوگل معنای آنچه ما می‌خواهیم جستجو کنیم را متوجه می‌شود. به‌عنوان مثال در تصویر زیر مشاهده می‌کنید که عبارت «بهترین مکان قهوه در تهران» را جستجو کرده‌ایم و گوگل بهترین
کافی‌شاپ‌های تهران را در پاسخ به ما نشان می‌دهد.
در صورتی که اگر گوگلِ چند سال قبل بود، چطور متوجه می‌شد که «بهترین مکان قهوه» یعنی «بهترین کافی‌شاپ» ؟!یا در مثال دیگری که اشاره کردیم، فرضا وقتی واژه «Apple» را جستجو می‌کنید گوگل تنها عکس سیب و یا صفحاتی که در مورد میوه سیب نوشته شده‌اند را به شما نمایش نمی‌دهد، بلکه با استفاده از جستجوی مفهومی و با توجه به سوابق جستجویتان حدس میزند که شما به دنبال همان سیبِ معروف یا کمپانی اپل می‌گردید و در نتیجه شما را به بیراهه نمی‌برد. در حقیقت گوگل با استفاده از اطلاعاتی که در اختیار دارد مانند مکانی که حضور دارید، زمان جستجو، جستجوهایی که قبلا انجام داده‌اید و امثال آن، علایق شما را تشخیص داده و سعی می‌کند دقیق‌ترین و نزدیک‌ترین نتیجه به آنچه مد نظر دارید را به شما برگرداند.علاوه بر جستجوی مفهومی، الگوریتم مرغ مگس‌خوار به سمت جستجوی صوتی نیز گام برداشته است تا وقتی فردی شفاها از گوگل پرسید «نزدیک‌ترین سینما به من کجاست» گوگل تک به تک کلمات را پردازش و جستجو کند.
اکنون که با الگوریتم مرغ مگس‌خوار آشنا شدید، باید متوجه تفاوت بزرگی در نحوه عملکرد این الگوریتم با دیگر الگوریتم‌ها نظیر الگوریتم پاندا و الگوریتم پنگوئن گوگل شده باشید. این الگوریتم به‌شدت سعی در بهینه‌سازی و نزدیک‌تر کردن نتایج جستجو به آنچه دقیقا مد نظر کاربر است دارد.
منبع: میهن لرن
پاسخ با نقل قول
