شرکت اینترنت کاوش

دیروز یکی زنگ زده بود که سرویس سفارش بده . دیدم مسئول فروشمون داره حسابی چونه میزنه آخرش وصل کرد به من که این آقا رو من نمی تونم باهاش کنار بیام. شروع به صحبت کردم باهاش، صحبت از قیمت و کیفیت ... بود. هر چی توضیح می دادم گوشش بدهکار نبود . دست آخر تصمیم گرفت که با یه جمله منو بکوبه گفت می دونی آقا هیچ کدوم شماها کار بلد نیستین اونایی که قدیم بودن کارشون خیلی درست بود . من سالها کاربر اینترنت کاوش بودم ، اینترنت و کارت تلفن و هاست و همه چیزم رو از اونا داشتم خیلی خیلی هم خوب بود ولی دیگه نیستند و مارو گرفتار شما ها کردند. اگر بودند من امروز این همه زمان برای صحبت با شما [در] نداده بودم.

پیش خودش هم حتما گفت که له کردم طرف رو. در جواب گفتم جدا چه قدر شاد شدم از اینکه می شنوم شما کاربر قدیمی ما هستید . خوب ما همون اینترنت کاوش هستیم ، فکر کرد سرکاره شروع کرد اطلاعات گرفتن حتی خدمتش گفتم اگر باور ندارین خوب برین سایت kavosh.net و ببینید که سایت ما باز میشه. وقتی دید نه مثل اینکه جدیه سرویس رو خرید و تمام

دو تا نکته جالب اینجاست که روی من خیلی اثر کرد. اول اینکه چه اندازه مهم می تونه باشه که سرویس خوب و بدون منت به کاربرامون بدیم که بعد از این همه مدت که نام تجاری ما تغییر کرده هنوز در یادشان هست و این نشون میده که این شعر فردوسی هنوز هم درست جواب میده : نماند همی نیک و بد پایدار | همان به که نیکی بود یادگار. و نکته دوم اینکه وقتی یه تیم یک دل و متحد باهم کار کنند دیگران از بیرون هم این رو می تونند درک کنند و احساس می کنند و از بودن با چنین مجموعه ای لذت می برند با وجود اینکه هیچ سود مالی برایشان نداشته باشد.

کاش همه تلاش می کردیم که اینگونه عمل کنیم که فقط به فکر مشتریان و آسایش آنها باشیم خودبه خود درآمد سرازیر می شد. و کاش پس از سرازیر شدن درآمد مدیران شرکت ها به فکر استقلال و جدا کارکردن نباشند و با این کار مجموعه ای را که ساختند نابود و تکه تکه نکنند.

برای همه شما عزیزان آرزوی پیشرفت و روزگاری با درآمد خیلیییی خوب را دارم.