soheyl_ir89
November 8th, 2013, 15:21
سلام
در ایده هایی که می خوانید، خیلی نکات ریز و درشت رعایت شده؛ مثلا :
-پیشرفت بر اساس فعالیت کاربر است نه با حمله و خشونت نسبت به رقبا (پیشرفت با ساختن خود، نه خراب کردن رقبا).
-رعایت زمانی که روزانه کاربر برای بازی صرف می کند شده. و این زمان برای کاربران زیاد نخواهد بود.
-توجه به ادامه دادن بازی توسط کاربر نیز شده. یعنی بازی طوری طراحی خواهد تا کاربر اولا خسته نشه و ضمنا گرافیک صفحه تغییر می کند تا کاربر، متوجه پیشرفتش بشه. و این باعث می شه بازی رو ادامه بده. در هر 3 ایده، با گذشت زمان، کاربر وارد داستان های جدیدی می شه و مرتبا هوشش درگیره.
-روش های درآمدزایی برای بازی ها در نظر گرفته شده.
-هیچ کدوم از ایده ها جایی مطرح نشده. و داستان بازی ها خیلی پیچیده تر از اونیه که در ادامه خواهید خواند.
-و ...
خلاصه ی داستان بازی اول : کاربر کشاورزی است که با به کارگیری هوش تجاریش، تلاش می کنه بیشترین سود رو به دست بیاره. ویژگی ها و امکانات جدید این بازی نسبت به نمونه های مشابه، باعث می شه کاربرپسندتر از آن ها باشه. صرفا خرید زمین بزرگتر باعث بهبود رتبه ی کشاورز نخواهد شد. بلکه باید ...
خلاصه ی داستان بازی دوم : کاربر صاحب یک وانت باری است و بین شهرهای ایران، بار جا به جا می کند. وی باید تلاش کند تا خودروهای بزرگتر تهیه کند تا درآمد وی افزایش یابد. همچنین روش هایی وجود داره تا کاربر درآمدشو به صورت تصاعدی افزایش بده. انتخاب بار از بین بارهای پیشنهادی برای کاربر کار آسونی نیست. و همین انتخاب ها و هوش کاربره که باعث می شه در رقابت با سایر کاربران اختلاف امتیاز داشته باشه.
خلاصه ی داستان بازی سوم : در ابتدا شهردار یک شهر هستید، باید شهر رو آباد کنید و بسازید. سپس شاید استاندار بشید و باید استان خودتونو مدیریت کنید و به سختی رییس دولت می شید. اون موقع هست که باید تلاش زیاد کنید، باید هوش و خلاقیتتونو به کار بندازید. خلاقیت و هوش کاربران در این بازی نقش مهمی داره. به طوری که دو شهردار در شرایط مساوی، امکان داره پس از 1 ماه، شهرهایی کاملا متفاوت داشته باشند. همون طور که در دنیای واقع، هر چه سطوح مدیریت بالاتر می ره، پای مسائل و تصمیم گیری های کلان و استراتژیک وسط می آد، در این بازی هم همین وضعیت وجود داره. و هیچ راه از پیش تعیین شده ای برای کاربرا وجود نداره و کاربر باید هوش خودشو به کار بندازه تا اولا از سمت خودش اخراج نشه، دوما در سمت خودش باقی بمونه و سوما بتونه سمت بالاتری رو به دست بیاره.
برای سومین ایده، خیلی زحمت کشیدم و مدت هاست روش کار می کنم. این ایده رو به کسی می سپارم که بتونه به خوبی پیادش کنه. طراحی و برنامه نویسی پیچیده ای خواهد داشت و تولیدش زمانبر. اما همه ی این ها بعد از راه اندازی جبران خواهد شد. این ایده رو به فرد یا تیمی می فروشم که واقعا توانایی شو داشته باشه. قیمتش هم 3 میلیون می ذارم.
برای اولین و دومین ایده، هر کدام فقط 1 میلیون می ذارم. ضمنا پیشنهاد بازی های اول و دوم رو طوری پیاده سازی کنید که توسط موبایل هم قابل بازی کردن و مدیریت کردن باشند.
قیمت هارو خیلی پایین در نظر گرفتم. چون دوست دارم زودتر راه اندازی بشن و خودم نتیجه ی کارو ببینم. دوستانی که واقعا تمایل و توانایی دارن، اعلام کنن تا وارد گفت و گو بشیم.
در پناه خدا باشید
در ایده هایی که می خوانید، خیلی نکات ریز و درشت رعایت شده؛ مثلا :
-پیشرفت بر اساس فعالیت کاربر است نه با حمله و خشونت نسبت به رقبا (پیشرفت با ساختن خود، نه خراب کردن رقبا).
-رعایت زمانی که روزانه کاربر برای بازی صرف می کند شده. و این زمان برای کاربران زیاد نخواهد بود.
-توجه به ادامه دادن بازی توسط کاربر نیز شده. یعنی بازی طوری طراحی خواهد تا کاربر اولا خسته نشه و ضمنا گرافیک صفحه تغییر می کند تا کاربر، متوجه پیشرفتش بشه. و این باعث می شه بازی رو ادامه بده. در هر 3 ایده، با گذشت زمان، کاربر وارد داستان های جدیدی می شه و مرتبا هوشش درگیره.
-روش های درآمدزایی برای بازی ها در نظر گرفته شده.
-هیچ کدوم از ایده ها جایی مطرح نشده. و داستان بازی ها خیلی پیچیده تر از اونیه که در ادامه خواهید خواند.
-و ...
خلاصه ی داستان بازی اول : کاربر کشاورزی است که با به کارگیری هوش تجاریش، تلاش می کنه بیشترین سود رو به دست بیاره. ویژگی ها و امکانات جدید این بازی نسبت به نمونه های مشابه، باعث می شه کاربرپسندتر از آن ها باشه. صرفا خرید زمین بزرگتر باعث بهبود رتبه ی کشاورز نخواهد شد. بلکه باید ...
خلاصه ی داستان بازی دوم : کاربر صاحب یک وانت باری است و بین شهرهای ایران، بار جا به جا می کند. وی باید تلاش کند تا خودروهای بزرگتر تهیه کند تا درآمد وی افزایش یابد. همچنین روش هایی وجود داره تا کاربر درآمدشو به صورت تصاعدی افزایش بده. انتخاب بار از بین بارهای پیشنهادی برای کاربر کار آسونی نیست. و همین انتخاب ها و هوش کاربره که باعث می شه در رقابت با سایر کاربران اختلاف امتیاز داشته باشه.
خلاصه ی داستان بازی سوم : در ابتدا شهردار یک شهر هستید، باید شهر رو آباد کنید و بسازید. سپس شاید استاندار بشید و باید استان خودتونو مدیریت کنید و به سختی رییس دولت می شید. اون موقع هست که باید تلاش زیاد کنید، باید هوش و خلاقیتتونو به کار بندازید. خلاقیت و هوش کاربران در این بازی نقش مهمی داره. به طوری که دو شهردار در شرایط مساوی، امکان داره پس از 1 ماه، شهرهایی کاملا متفاوت داشته باشند. همون طور که در دنیای واقع، هر چه سطوح مدیریت بالاتر می ره، پای مسائل و تصمیم گیری های کلان و استراتژیک وسط می آد، در این بازی هم همین وضعیت وجود داره. و هیچ راه از پیش تعیین شده ای برای کاربرا وجود نداره و کاربر باید هوش خودشو به کار بندازه تا اولا از سمت خودش اخراج نشه، دوما در سمت خودش باقی بمونه و سوما بتونه سمت بالاتری رو به دست بیاره.
برای سومین ایده، خیلی زحمت کشیدم و مدت هاست روش کار می کنم. این ایده رو به کسی می سپارم که بتونه به خوبی پیادش کنه. طراحی و برنامه نویسی پیچیده ای خواهد داشت و تولیدش زمانبر. اما همه ی این ها بعد از راه اندازی جبران خواهد شد. این ایده رو به فرد یا تیمی می فروشم که واقعا توانایی شو داشته باشه. قیمتش هم 3 میلیون می ذارم.
برای اولین و دومین ایده، هر کدام فقط 1 میلیون می ذارم. ضمنا پیشنهاد بازی های اول و دوم رو طوری پیاده سازی کنید که توسط موبایل هم قابل بازی کردن و مدیریت کردن باشند.
قیمت هارو خیلی پایین در نظر گرفتم. چون دوست دارم زودتر راه اندازی بشن و خودم نتیجه ی کارو ببینم. دوستانی که واقعا تمایل و توانایی دارن، اعلام کنن تا وارد گفت و گو بشیم.
در پناه خدا باشید