P-CO
November 13th, 2009, 16:31
قسمت اول : از كار افتادن (Down Time) :113:
دسترس پذيري بالا (High Availability) از زمانهاي كهن مورد توجه بشر بوده است . كشتي ها در يونان باستان داراي بادبانهاي يدكي بودند تا درصورت خرابي بتوانند به راحتي جايگزين شوند . هم اكنون در مراكز صنعتي اكثر منابع گلو گاهي (Bottle neck) مانند دستگاههاي تامين انرژي برق داراي جايگزين ميباشند . با اين توضيحات و با توجه وابستگي هاي روز افزون بشري به اطلاعات و IT و افزايش 75 درصدي سالانه حجم اطلاعات ، بحث دسترس پذيري بالا به اطلاعات را بسيار پررنگ كرده است.
يك مثال : اگر درسازمان شما 100 نفر كارمند مشغول به كار باشند در صورت بروز خطا و از كار افتادن سيستم اطلاعاتي شما به مدت 4 ساعت ، به چه ميزان هزينه متحمل ميشويد؟
محسوس ترين هزينه شما حاصلضرب ميانگين حقوق 100 نفر پرسنل در مدت زمان خرابي بطورمثال 4 ساعت ميباشد. انباشت كار و بهم خوردن انظباط زماني ، نارضايتي ارباب رجوع ، از دست دادن مشتريان و خدشه دار شدن اعتبار مجموعه از ديگر هزينه هاي پنهان اين مسئله ميباشد.
يك مثال واقعي در دنياي پيشرفته IT :
در ژوئن 1999 سايت اينترنتي Ebay به علت 22 ساعت خرابي به ميزان سه ميليون دلار از نظر اعتبار بين مشتريان و بيش از بيست درصد و به ميزان شش ميليارد دلار از نظر سرمايه گذاري در بازار از دست داد. درسال 2001 اين اتفاق مجددا به ميزان 10 ساعت اتفاق افتاد.
دسترس پذيري (Availability)، مدت زماني است كه يك مجموعه يا سرويس جهت كار موثر براي كاربران محلي يا راه دور در دسترس باشد.
معين كردن سطح دسترس پذيري مهمترين سوال اين قسمت ميباشد . هنگامي كه از كاربران يا مديران در مورد درصد مورد نياز براي آمادگي سرويس دهي شبكه ميپرسيد با كمال اطمينان ميگويند 100 درصد و انتظار دارند سيستمها همواره آماده كار باشند !!! اما هنگامي كه در مورد هزينه هاي آن صحبت ميكنيد قضيه تبديل به يك مذاكره دو طرفه ميشود.
هزينه مهمترين نكته در تعيين ميزان Availability ميباشد.
نكته ديگر مدت زمان دسترس پذيري ميباشد. بطور مثال دسترس پذيري بالا در ادارات و شركتها ممكن است تنها در زمان كاري مورد نياز باشد و يا يك سرويس دهنده وب ميبايست در تمامي هفته و در تمامي 24 ساعت در حال كارباشد (24x7) .
فرض كنيد يك سرور به نام آبي در شبكه وجود دارد كه امكانات دسترس پذيري خاصي را ندارد و تنها به RAID 1 در ذخيره سازي و سيستم بك آپ روزانه بسنده شده است . اين سرور در 98% از زمان دريك سال سرويس دهي ميكند.اين 2% براي مجموعه قابل چشم پوشي نيست . يك سرور بنام قرمز با 98% دسترس پذيري (مانند سرور آبي) به مجموعه اضافه كرده و طوري آنها را Cluster ميكنيم كه سرور قرمز تنها در صورت ازكارافتادن سرور آبي شروع به سرويس دهي كند. حال ببينم 98% دسترس پذيري تا چه حد ارتقا يافته است.
.98 + .98 = 1.96 -> 1.96 + .98 = 99.96
دسترس پذيري سرورهاي فوق بصورت Cluster تا 99.96 درصد ارتقا مي يابد.
البته فاكتورهاي ديگر از قبيل باگ نرم افزاري، مشكلات شبكه ، برق باعث بروز مشكل و كاهش ضريب دسترس پذيري ميشود كه ميبايست در محيطهاي واقعي اين اعداد محاسبه و لحاظ گردند.
دلايل از كار افتادن (Down Time)
حدود 80% از كارافتادن هاي ناگهاني بدليل مشكلات كاربران و نرم افزار و 20% بعلت شرايط محيطي و محصولات سخت افزاري ميباشد.شكل زير عوامل دلايل و درصد ازكارافتادن در شبكه ميباشد.
همانطور كه ملاحظه ميشود تعمير و نگهداري برنامه ريزي شده (Planned Down time) درصد بالايي از زمان از كارافتادگي را شامل ميشود . و اجراي عمليات نگهداري در ساعات مناسب آسانترين راه جلوگيري از اين مشكل ميباشد.
نمودار پیوست شد
جدول زير عوامل از كارافتادن ناگهاني و برنامه ريزي شده را نشان ميدهد.
جدول پیوست شد
آموزش افراد،استفاده از نرم افزارهاي معتبر و تست شده ، نصب سرويس پك و پچ هاي نرم افزارها و انجام عمليات منظم Preventive Maintenance باعث كاهش اين عوامل ازكار افتادگي ميشود.
منبع : P D S . I R
موفق باشید.
دسترس پذيري بالا (High Availability) از زمانهاي كهن مورد توجه بشر بوده است . كشتي ها در يونان باستان داراي بادبانهاي يدكي بودند تا درصورت خرابي بتوانند به راحتي جايگزين شوند . هم اكنون در مراكز صنعتي اكثر منابع گلو گاهي (Bottle neck) مانند دستگاههاي تامين انرژي برق داراي جايگزين ميباشند . با اين توضيحات و با توجه وابستگي هاي روز افزون بشري به اطلاعات و IT و افزايش 75 درصدي سالانه حجم اطلاعات ، بحث دسترس پذيري بالا به اطلاعات را بسيار پررنگ كرده است.
يك مثال : اگر درسازمان شما 100 نفر كارمند مشغول به كار باشند در صورت بروز خطا و از كار افتادن سيستم اطلاعاتي شما به مدت 4 ساعت ، به چه ميزان هزينه متحمل ميشويد؟
محسوس ترين هزينه شما حاصلضرب ميانگين حقوق 100 نفر پرسنل در مدت زمان خرابي بطورمثال 4 ساعت ميباشد. انباشت كار و بهم خوردن انظباط زماني ، نارضايتي ارباب رجوع ، از دست دادن مشتريان و خدشه دار شدن اعتبار مجموعه از ديگر هزينه هاي پنهان اين مسئله ميباشد.
يك مثال واقعي در دنياي پيشرفته IT :
در ژوئن 1999 سايت اينترنتي Ebay به علت 22 ساعت خرابي به ميزان سه ميليون دلار از نظر اعتبار بين مشتريان و بيش از بيست درصد و به ميزان شش ميليارد دلار از نظر سرمايه گذاري در بازار از دست داد. درسال 2001 اين اتفاق مجددا به ميزان 10 ساعت اتفاق افتاد.
دسترس پذيري (Availability)، مدت زماني است كه يك مجموعه يا سرويس جهت كار موثر براي كاربران محلي يا راه دور در دسترس باشد.
معين كردن سطح دسترس پذيري مهمترين سوال اين قسمت ميباشد . هنگامي كه از كاربران يا مديران در مورد درصد مورد نياز براي آمادگي سرويس دهي شبكه ميپرسيد با كمال اطمينان ميگويند 100 درصد و انتظار دارند سيستمها همواره آماده كار باشند !!! اما هنگامي كه در مورد هزينه هاي آن صحبت ميكنيد قضيه تبديل به يك مذاكره دو طرفه ميشود.
هزينه مهمترين نكته در تعيين ميزان Availability ميباشد.
نكته ديگر مدت زمان دسترس پذيري ميباشد. بطور مثال دسترس پذيري بالا در ادارات و شركتها ممكن است تنها در زمان كاري مورد نياز باشد و يا يك سرويس دهنده وب ميبايست در تمامي هفته و در تمامي 24 ساعت در حال كارباشد (24x7) .
فرض كنيد يك سرور به نام آبي در شبكه وجود دارد كه امكانات دسترس پذيري خاصي را ندارد و تنها به RAID 1 در ذخيره سازي و سيستم بك آپ روزانه بسنده شده است . اين سرور در 98% از زمان دريك سال سرويس دهي ميكند.اين 2% براي مجموعه قابل چشم پوشي نيست . يك سرور بنام قرمز با 98% دسترس پذيري (مانند سرور آبي) به مجموعه اضافه كرده و طوري آنها را Cluster ميكنيم كه سرور قرمز تنها در صورت ازكارافتادن سرور آبي شروع به سرويس دهي كند. حال ببينم 98% دسترس پذيري تا چه حد ارتقا يافته است.
.98 + .98 = 1.96 -> 1.96 + .98 = 99.96
دسترس پذيري سرورهاي فوق بصورت Cluster تا 99.96 درصد ارتقا مي يابد.
البته فاكتورهاي ديگر از قبيل باگ نرم افزاري، مشكلات شبكه ، برق باعث بروز مشكل و كاهش ضريب دسترس پذيري ميشود كه ميبايست در محيطهاي واقعي اين اعداد محاسبه و لحاظ گردند.
دلايل از كار افتادن (Down Time)
حدود 80% از كارافتادن هاي ناگهاني بدليل مشكلات كاربران و نرم افزار و 20% بعلت شرايط محيطي و محصولات سخت افزاري ميباشد.شكل زير عوامل دلايل و درصد ازكارافتادن در شبكه ميباشد.
همانطور كه ملاحظه ميشود تعمير و نگهداري برنامه ريزي شده (Planned Down time) درصد بالايي از زمان از كارافتادگي را شامل ميشود . و اجراي عمليات نگهداري در ساعات مناسب آسانترين راه جلوگيري از اين مشكل ميباشد.
نمودار پیوست شد
جدول زير عوامل از كارافتادن ناگهاني و برنامه ريزي شده را نشان ميدهد.
جدول پیوست شد
آموزش افراد،استفاده از نرم افزارهاي معتبر و تست شده ، نصب سرويس پك و پچ هاي نرم افزارها و انجام عمليات منظم Preventive Maintenance باعث كاهش اين عوامل ازكار افتادگي ميشود.
منبع : P D S . I R
موفق باشید.